به مناسبت سالگرد مهاجرت آیت الله بروجردی به قم

امام خمینی: آقای بروجردی بیست سال دیر به قم آمد!

امام خمینی: آقای بروجردی بیست سال دیر به قم آمد!

آیت‌الله بروجردی در روز پنج‌شنبه، یازدهم محرم سال 1364 قمری مصادف با 9 دی ماه شمسی ، حدود ساعت پنج بعد از ظهر وارد قم شدند و پس از استقبال مردم و در بدو ورود، به حرم مطهر مشرف شدند. 

نخستین حضور آیت‌الله بروجردی در قم

آیت‌الله بروجردی، پیش از سال 1364 یک بار نیز به قم آمده بودند؛ بدین شرح که ایشان در سال 1344 حین بازگشت از حج، در مرز ایران دستگیر و به تهران منتقل شدند و حدود صد روز در زندان رضاخان بازداشت بودند.
پس از پایان دوره بازداشت، ایشان را از بازگشت به بروجرد منع کردند. از این‌رو ایشان به مشهد مشرف شدند و حدود یازده ماه در آنجا بودند و درس خود را شروع کردند. هرچند آیت‌الله بروجردی قصد ماندن داشتند، ولی قضایایی در مشهد اتفاق می افتد که شهربانی مشهد ایشان را مجبور می کند که از مشهد بیرون برود. در نتیجه ایشان به قم مشرف می‌شوند و حدود هفت ماه در آنجا می‌مانند و درس خود را شروع می کنند.
در قم نیز مسائلی پیش می‌آید و بر اساس مدارکی که موجود است، دست‌هایی در کار بود که ایشان را مجبور می‌کند به بروجرد برگردند. به همین دلیل، ایشان به بروجرد برمی‌گردند و تا سال 1364 قمری که دوباره به قم می‌آیند، در آنجا می‌مانند.

درخواست علمای قم از آیت‌الله بروجردی برای هجرت به قم

آنچه موجب هجرت آیت‌الله بروجردی به قم شد، درخواست مکرر علما و مراجع قم بود. خود آیت‌الله بروجردی می‌فرمودند: از همان زمانی که در بروجرد بودم، اَعلام قم، از جمله مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، مرا به حضور در قم دعوت می‌کردند.
درخواست علما، ابتدا به‌وسیله مرحوم آیت‌الله سید صدرالدین صدر شروع شد. ایشان بسیار تلاش کردند که بعد از درگذشت حاج شیخ عبدالکریم حائری، آیت‌الله بروجردی به قم بیایند. پس از آن، هنگامی که آیت‌الله بروجردی به دلیل بیماری در تهران بستری بودند، امام خمینی، آیت‌الله حائری، آیت‌الله داماد و... برای عزیمت ایشان به قم بسیار تلاش کردند و در نتیجه این تلاش‌ها ایشان پس از بهبودی به قم آمدند و هفده سال در آنجا اقامت داشتند.
دو سال اول حضور ایشان در قم، مصادف بود با مرجعیت اعلای آیت‌الله حاج سیدابوالحسن اصفهانی. پس از رحلت ایشان، آیت‌الله بروجردی به مدت پانزده سال، مرجعیت عامه شیعه را در اختیار داشتند.

کناره‌گیری از کسب مرجعیت، دلیل تأخیر هجرت به قم

در خصوص هجرت آیت‌الله بروجردی به قم، یک نکته اخلاقی نیز وجود دارد. چنان‌که اشاره شد، پس از رحلت حاج شیخ عبدالکریم حائری، علمای قم بسیار اصرار داشتند که آیت‌الله بروجردی به قم بیایند؛ اما از زمان رحلت شیخ در سال 1355 قمری تا ورود آیت‌الله بروجردی به قم در سال 1364، حدود نه سال طول کشید.
دلیل این تأخیر، آن بود که پس از درگذشت شیخ، آیت‌الله بروجردی بر همه مراجعی که در قم بودند، یعنی آیت‌الله حجت، آیت‌الله خوانساری و آیت‌الله صدر، مقدم بودند و در ردیف اساتید ایشان به شمار می‌رفتند. در نتیجه مسلم بود که با حضور ایشان در قم، مرجعیت ایشان محرز خواهد بود؛ با این حال، ایشان خودشان کوچک‌ترین اقدامی برای آمدن به قم انجام ندادند و حتی به درخواست‌های مکرر علمای قم نیز پاسخ مثبت نمی‌دادند. ایشان هیچ‌گاه به این مسئله نمی‌اندیشید که با چنان مقام علمی در گوشه‌ای از بروجرد در انزوا قرار گرفته و در حال هدر رفتن است.

در بیمارستان فیروزآبادی تهران
آیت‌الله بروجردی درباره ورود خود به قم، فرموده بودند: هنگامی که در بیمارستان فیروزآبادی تهران بستری بودم، اصرار علمای قم زیاد شد و بسیار به من مراجعه می‌کردند. در نتیجه استخاره کردم و این آیات در جواب استخاره آمد: «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ فَأَنشَأْنَا لَکُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَّکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَه وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ وَشَجَرَه تَخْرُجُ مِن طُورِ سَیْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآکِلِینَ». با توجه به این آیات شریفه، جواب استخاره بسیار خوب بود و سبب شد آیت‌الله بروجردی به قم عزیمت کنند. چنان‌که در این آیات هست، با حضور ایشان در قم، «جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ» از حوزه علمیه نشر پیدا کرد و «شَجَرَه تَخْرُجُ مِن طُورِ سَیْنَاء» مصداق یافت و در همین دوره پانزده‌ساله حضور ایشان در قم، ندای اسلام و تشیع از مرزهای ایران بیرون رفت و به الازهر مصر رسید و موجب صدور فتوای تاریخی شیخ محمود شلطوت در به رسمیت شناختن مذهب شیعه شد و بر اساس همین فتوا، از نظر اهل سنت، عمل به مذهب جعفری در اصول و فروع جایز شمرده شد.
در نتیجه تلاش‌های آیت‌الله بروجردی در دوران مرجعیتشان، فعالیت‌ها و اقدامات تبلیغی از مرزهای اسلام نیز فراتر رفت و نمایندگان ایشان در مراکز مهم غربی به فعالیت‌های مذهبی و تبلیغی پرداختند. برای مثال، مرحوم آیت‌الله حائری در واشنگتن، مرحوم آقای صدر بلاغی در لندن، مرحوم آقای محقق در هامبورگ و نماینگانی هم در آفریقا، ندای اسلام و شیعه را از حوزه علمیه قم به بیرون از مرزهای اسلامی بردند.

در ادامه چرایی و نحوه ورود آیت الله بروجردی به قم را از زبان مرحوم منتظری می خوانیم:

 آیت الله بروجردی در بروجرد که بود مرض فتق داشت، بعدا مرض ایشان خیلی خطرناک شده بود به شکلی که ایشان را در ماشین خوابانیده بودند تا برای معالجه به تهران ببرند، معروف بود البته من این را از خودشان نشنیدم - به قم که رسیده بودند حالت گریه ای در ایشان پیدا شده و متوسل شده بودند به حضرت معصومه (سلام الله علیها) و حال ایشان بهتر شده بود و توانسته بودند بنشینند،بعد ایشان را برده بودند به بیمارستان فیروزآبادی تهران، شاه هم رفته بود به دیدن ایشان، و علت اینکه شاه به دیدن آقای بروجردی رفته بود این بود که آقای بروجردی در عشایر و خوانین نفوذ عجیبی داشت، اگر ایشان یک حکمی می‌کرد عشایر آنجا همه قیام می‌کردند خیلی به ایشان ایمان داشتند، پیش از محمدرضاشاه پدرش رضاخان هم این را احساس کرده بود، و یک روز وقتی آقای بروجردی از مکه برمی گشته دم مرز ایشان را می‌گیرند و می‌آورند تهران، خبر این قضیه به عشایر می‌رسد و نزدیک بوده قیام کنند، رضاخان می‌گوید تحقیق کنید ببینید این کیست ؟ تحقیقات می‌کنند بعد معلوم می‌شود که آقای بروجردی است و در عشایر پایگاه دارد، می‌گوید او را رها کنید هر جامی‌خواهد برود، بعد ایشان به مشهد می‌رود و از مشهد به بروجرد؛ مرحوم حاج آقا حسین قمی هم یک زمان راجع به حجاب و این مسائل اصرار داشت که در تهران با رضاخان ملاقات کند به همه جا متوسل شده بود و علما خیلی حمایت نکرده بودند، ایشان مرحوم آقای حاج سید کاظم کرونی پدر آسید ابوالحسن کرونی را که تهران بود می‌فرستد پیش آقای بروجردی، آقای بروجردی تهدید می‌کند که اگر چنانچه خواسته های آقای قمی اجرا نشود من هم می‌آیم تهران، مثلا یک چنین تهدیدی، آنها می‌دانستند که اگر او راه بیفتد عشایر راه می‌افتند، روی این اصل زود با آقای قمی صحبت کردند و بالاخره ایشان را فرستادند به کربلا؛ منظور این است که دولت یک حساب این جوری روی آقای بروجردی باز می‌کرد، چون لرها مسلح بودند و آنها اگر قیام می‌کردند بالاخره یک

شورشی می‌شد. محمدرضاشاه هم که دیدن آقای بروجردی رفت قدرت آقای بروجردی در لرستان و عشایر را می‌دانست، البته آن وقت دولتی ها با علما خیلی بد نبودند، شاه آمده بود دیدن آقای بروجردی و عکس هم گرفته بودند؛ بعد طلبه ها با آقایان در قم زمزمه کردند که یک کاری بکنند آقای بروجردی بیایند قم، حاج میرزا مهدی بروجردی که زمان حاج شیخ عبدالکریم همه کاره ایشان بود و در زمان آقایان ثلاث مسئولیت نداشت -ایشان پدر خانم آیت الله گلپایگانی می‌شد- رفته بود پیش آقای بروجردی و صحبت کرده بود که ایشان را بیاورد قم، بعد گفتند که آقای خمینی و دیگران هم رفتند پیش ایشان و برای آمدن به قم از ایشان دعوت کرده بودند، و بالاخره ایشان را راضی کرده بودند که بعد از بهبود کسالتشان به قم بیایند، ما هم خیلی خوشحال بودیم که ایشان به قم بیایند و با دیگران برای دعوت از ایشان برای آمدن به قم صحبت می‌کردیم، من یادم هست قبلش به آقای خمینی می‌گفتیم که از آقای بروجردی بخواهید به قم بیایند و ایشان گفتند می‌ترسیم سه تا آقا چهارتا بشود، باورشان نمی آمد که آقای بروجردی بتواند کاری انجام دهد، ولی بعد که آقای بروجردی به قم آمده بود روزی ایشان فرمودند: "آقای بروجردی بیست سال دیر به قم آمد، درس ایشان جوری است که طلبه ها غیر مستقیم بدون اینکه بفهمند می‌بینند مجتهد شده اند"، این تعبیر آقای خمینی نسبت به درس آقای بروجردی بود ایشان بیانش روان بود و تا جایی که احساس می‌کرد مطلب کاملا روشن نشده آن را تکرار می‌کرد، حاج میرزا علی آقا شیرازی می‌گفت ایشان (آیت الله بروجردی) در اصفهان مطلبی را گفت ما می‌گفتیم آقا ما فهمیدیم، ایشان می‌گفت من هنوز خودم نفهمیده ام، می‌گویم خودم بفهمم ! منظور این است که بزرگان دعوت کردند و ایشان از راه تهران آمدند قم، در ده فرسخی قم یعنی در علی آباد و کوشک نصرت از ایشان استقبال شد، علما هر یک هیاتها و افرادی را می‌فرستادند.من یادم هست یک اتوبوس هم مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی حائری گرفت، من و آقای مطهری جزو اتوبوس آقای حائری بودیم.


آیت‌الله بروجردی صدسالگی حوزه سید صدرالدین صدر امام خمینی حوزه قم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی
هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما