رضاخان پس از حدود 3 سال زندگی در تبعید در سن 68سالگی در 4 مرداد 1323 بهعلت حمله قلبی در ژوهانسبورگ درگذشت. جنازه رضاخان پس از مرگ وی به مصر منتقل و در آنجا مومیایی و بهمدت 6 سال در مسجد رفاعی نگهداری شد.
محمدرضا پهلوی پس از به دست گرفتن قدرت و آرام شدن نسبی اوضاع کشور تصمیم گرفت جسد پدرش را به ایران بازگرداند.
او در سال 1329 توانست جسد پدرش را در حالی که مردم ایران همچنان خاطرات تلخ سالهای حکومت پهلوی اول را در ذهن داشتند، به ایران بازگرداند.
محمدرضا پهلوی بهدنبال این بود تا مراسم باشکوهی در تهران و قم برای پدرش برگزار کند، اما مراجع و علما هیچ استقبالی از جسد او نکردند و طلاب را از حضور در مراسم تشییع برحذر داشتند. در تهران نیز علیرغم تبلیغات وسیع و گسترده حکومتی، مردم استقبالی از جسد دیکتاتور نکردند و حاضران در مراسم تشییع بیشتر نظامیان و کارمندان دولتی بودند.
شاه برای اینکه مراسم آبرومندانهای در قم برگزار کند، قائممقام الملک رفیع، صدرالاشراف و تولیت قم را عازم بیوت مراجع کرد تا با آیتالله بروجردی و دیگر مراجع دیدار کنند.
آیت الله سید عبدالجواد علم الهدی مؤسس و استاد عالی حوزه علمیه که از شاگردان مبرز مرحوم آیت الله بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) محسوب میشود تا جایی که دروس خارج فقه و اصول این دو استاد خود را، تقریر و در قالب چند جلد کتاب منتشر کرده است ماجرای مخالفت آیت الله بروجردی با تشییع جنازه رضاخان در قم را اینگونه روایت کرده است:
شاه دو مرتبه افرادی را برای ملاقات استاد بروجردی فرستاد. یک دفعه برای خاطر جنازه پدرش بود. شاهد عینی این ملاقات، آمیرزا ابوالحسن که همه کاره بیت آقای بروجردی بود برای ما نقل کرد که فرستادگان شاه گفتند اعلی حضرت همایونی سلام رساندند و گفتند که فردا جنازه پدرم از جزیره موریس میآید و شما بر او نماز بخوانید! آقا اول نشنیدند اما این 5، 6 نفر از طرف شاه دوباره این پیغام را دادند و بلندتر گفتند، آقا فرمودند "تشریف ببرید، من کارهای او را هیچ فراموش نکردم؛ میگویم بلند شوید و تشریف ببرید" آنها عقب عقب رفتند و یکی از آنها که تولیت آستان حضرت معصومه را داشت، گفت: حضرت آیتالله؛ ما به اعلیحضرت قول دادیم که شما نماز میخوانید. آقا فرمودند "من به شما گفتم تشریف ببرید، تشریف ببرید."
رفتند منزل آیت الله حجت و تقاضا کردند. آیت الله حجت فرموده بود که سبحان الله! مرجع بزرگ آقای بروجردی هستند. ایشان نماز بیایند ما هم میآییم، ایشان نیایند ما نخواهیم آمد. بعد رفتند خدمت آیتالله صدر. آیت الله صدر بهخاطر اینکه فجایع رضا شاه را در ماجرای مسجد گوهرشاد دیده بود با صدای بلند فرمودند کسی کارهای او(رضاشاه) را فراموش نکرده است. من نخواهم آمد نماز و اول مخالف هم من هستم و مخالفت هم خواهیم کرد. فرستادگان شاه نزد آیتالله سید محمدتقی خوانساری هم رفتند. آیتالله خوانساری پیشکارش را صدا کرد و گفت که "بیا به این آقا بگو برود بیرون!"
آیتالله بروجردی امر کردند روز تشییع جنازه رضاشاه حوزه و مدرسه تعطیل است، درهای مدرسه فیضیه را بستند و گفتند هیچ کس حق ندارد بیرون بیاید. ما جوانها رفتیم بالای پشت بام و دیدیم که چند نظامی و سرباز تابوتی را بردند حرم و زیارتی کردند و رفتند.
روز تشییع جنازه رضاشاه در قم هیچ کس بیرون نیامد. ما بالای پشت بام مدرسه فیضیه نگاه میکردیم عدهای نظامی آمدند و بردند در حرم و دوباره باز آوردند و آنجا جنازه را سوار ماشین کردند و بردند تهران. هیچکس هم نماز نخواند.
همرسانی
مطالب مرتبط
نظر شما