نقش حوزه علیمه در ملی شدن صنعت نفت ایران

نقش حوزه علیمه در ملی شدن صنعت نفت ایران

نقش حوزه علیمه  در ملی شدن صنعت نفت ایران نویسنده: امین خدابخشی   با طرح مسائل مربوط به نفت در فضای سیاسی ایران، گفتگوهای مقدماتی پیرامون نفت از دیوارهای مجلس عبور کرد و شکل عمومی به خود گرفت. از این پس با ورود روحانیت سیاسی و در راس آن آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی به عرصه مبارزات ملی شدن نفت، این موضوع به یک جهاد مقدس و بسیج ملی علیه استعمار بدل شد.   1- مبارزات آیت‌الله کاشانی برای ملی کردن صنعت نفت     مبارزات آیت‌الله کاشانی علیه سلطه استعمار نفت ایران، از پس حصارهای زندان آغاز شده بود؛ زمانی که وی در اراک در زندان انگلیسی‌ها به سر می‌برد به بازجوی خود گفته بود: «اگر زنده ماندم و از زندان آزاد شدم کاری می‌کنم که این ملت مسلمان یک قطره نفت به انگلیس ندهند.» چند سال بعد، در 16 مرداد 1327 هنگامی که خطبه نماز عید فطر را در صحرای دولاب اقامه می‌کرد موضع قاطع خود را درباره خلع ید انگلیس از نفت ایران مشخص ساخت و اعلام کرد که «ملت مسلمان ایران تا قطع کامل ایادی استعمار انگلستان و استیفای حقیقی و جدی حقوق ملت ایران از شرکت غاصب نفت جنوب به مبارزه سرسختانه خود ادامه داده و در راه تحقق بخشیدن به این هدف مقدس مذهبی و ملی از هیچگونه فداکاری خودداری نخواهند کرد.» بدیهی است این سخنان آیت‌الله کاشانی در آن اجتماع مردمی چه تاثیر شگرفی در سرایت مبارزات به بدنه اجتماع داشته است.   آیت‌الله کاشانی در اوایل بهمن همان سال، اعلامیه شدیداللحنی علیه شرکت نفت صادر کرد و خواستار لغو امتیاز نفتی شد. پس از صدور این اعلامیه بود که در جریان ترور محمدرضا پهلوی در نیمه بهمن 1327، وی را بی‌هیچ دلیلی دستگیر و به لبنان تبعید کردند. آیت‌الله کاشانی در لبنان یکی از دلایل تبعید خود را مسئله نفت اعلام کرد و از ملت ایران خواست «راضی نشوید نفت را که باید عمده اصلاح بیچارگی این ملت لخت و گرسنه از آن شود به رایگان به نفع اجنبی از کفش برود و شرکت نفت علاوه بر آنچه از گذشته داده است و می‌خواهد پایمال کند، سعی دارد کلیه اراضی نفت‌خیز جنوب را که جزء امتیازش نیست در قرارداد جدید [گس-گلشائیان] جزء امتیازش نماید...»   آیت‌الله کاشانی که در دوران تبعید و زندان نیز مبارزه برای استرداد حقوق ضایع شده ملت ایران را رها نکرده بود، پس از بازگشت به ایران در 28 خرداد 1329 این مبارزه را جدی‌تر از گذشته ادامه داد. وی در نخستین پیام خود پس از بازگشت به ایران به مجلس شورای ملی نوشت: «وقتی که مسئله نفت مطرح شد وظیفه دینی و ملی خود دانستم که نظر ملت ایران را در باب مظالم شرکت نفت و حقوق مغضوبه ملت ایران در طی اعلامیه‌ای منتشر کنم و جدا استیفای حقوق از دست رفته آنها را بخواهم و مخالفت مردم را با قرارداد یا عملی که مشعر بر تثبیت و تائید عقد اکراهی غیرنافذ 1312 شمسی مطابق با 1933 میلادی باشد اظهار نمایم... اکنون نیز بنا به تکلیف دینی و ملی و وظیفه‌ اجتماعی بار دیگر به وسیله مجلس شورای ملی عقاید ملت را در چند جمله به سمع عالمیان می‌رسانم: نفت ایران متعلق به ملت ایران است و به هر ترتیبی که بخواهد نسبت با آن رفتار می‌کند و قرارداد غیرقانونی که با اکراه و اجبار تحمیل شود هیچ نوع ارزش قضایی ندارد و نمی‌تواند ملت ایران را از حقوق مسلم خود محروم کند.» بدین ترتیب آیت‌الله کاشانی با طرح شعار "نفت ایران متعلق به ملت ایران است" اندیشه ملی شدن را در افکار عمومی وارد کرد و پس از این بود که اندیشه ملی شدن نفت در اذهان برخی از نمایندگان شکل گرفت     اندکی قبل از رد قرارداد گس-گلشائیان توسط مجلس، آیت‌الله کاشانی در بیانیه‌ای بار دیگر تاکید کرد که باید «صنعت نفت ایران در مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد.»   آیت‌الله کاشانی علاوه بر اینکه خود در جبهه مبارزه با استعمار نفتی فعالیت می‌کرد، دیگر روحانیون را نیز به روشنگری در این زمینه تشویق می‌کرد. چنانکه حجت‌الاسلام فلسفی در خاطرات خود می‌گوید: «مرحوم آیت‌الله کاشانی بارها از من خواست که درباره امر نفت در منبر صحبت کنم.»   این‌گونه بود که آیت‌الله کاشانی به عنوان سمبل روحانیت سیاسی با درک موقعیت و اهمیت موضوع، شعار ملی کردن نفت را از بین معدود نخبگان سیاسی به سطح عمومی کشاند. مردم بارها با اعلامیه‌ها و بیانیه‌های وی دست به اجتماع زدند.   بی‌دلیل نبود که "لوی هندرسن"سفیر آمریكا در ایران (آمریکا به عنوان شریک نفتی انگلیس، کودتای 28 مرداد را به راه انداخت و یک سال بعد با کمک قرارداد کنسرسیوم، نفت ایران را تصاحب کرد)، آیت‌الله کاشانی را یک "عامل مزاحم" خوانده و در گزارشی به وزارت امور خارجه آمریكا اعلام کرد که: «فقط یک عامل مزاحم در این جریان مداخله كرده و مانع از حل قضیه نفت به نفع آمریكا شده است. این عامل مزاحم كه مانع تسلیم ایران به نظریات بانک بین‌المللی و ادامه همكاری بین ایران و آمریكا شده، آیت‌الله كاشانی است.»   2- نقش مراجع و علما در نهضت ملی نفت     علاوه بر آیت‌الله کاشانی که همواره در میدان مبارزه نهضت ملی نفت بود، علما و روحانیون دیگری نیز بودند که در این مسیر قدم برمی‌داشتند. آیت‌الله بروجردی، اعلم علمای آن زمان اگرچه خود وارد مبارزه مستقیم در جریان ملی کردن نفت نمی‌شد اما به طور ضمنی از آن حمایت می‌کرد. چنانچه آیت‌الله واعظ‌زاده خراسانی نقل می‌کند: «آیت‌الله بروجردی به خاطر آن روح انقلابی که داشت از نهضت ملی نفت حمایت می‌کرد.» آیت‌الله محمدتقی خوانساری از مراجع ثلاث قم نیز در حمایت از نهضت ملی نفت ضمن فتوایی اعلام کرد: «مسلط نمودن اجنبی بر نفت که مایه حیات این ملت است غیر از خفت عقل و بی‌علاقگی به جامعه و عدم توجه به مقررات و وظایف دینی و ضعف ادراک و عدم رعایت مصالح و مفاسد جامعه چیز دیگری نبوده و نیست.» آیت‌الله خوانساری در ادامه با اشاره به فرمایش پیامبر اکرم(ص) مبنی بر اینکه: "من اصبح ولم یهتم بامور المسلمین فلیس بمومن و لامسلم" می‌گوید: «آیا اهتمام به امور مسلمین مصداقی از این بهتر دارد... اگر کسی بگوید این اهتمام، در امور مسلمین نیست خلاف وجدان گفته است. اگر حدیث شریف شامل این امر با این اهتمام نباشد پس شامل چه امری خواهد بود... خصوصا با اینکه مثل حضرت مستطاب آیت‌الله کاشانی که مجتهدی عادل و با شهامت و دلسوز و فداکار برای مصالح دین و دنیای مردم با این همه جدیت و ترغیب و تحریص و مردم را بیدار می‌کنند دیگر عذری برای کسی نمی‌ماند.»   آیت‌الله بهاءالدین محلاتی نیز در اعلامیه‌ای کلیه قراردادهای استعماری درباره نفت ایران را باطل اعلام کرده و نوشت: «قراردادهای تحمیلی سابق بین کشور ایران و کمپانی نفت چون علاوه بر اینکه به دست حکومت‌های جابره که شرعا و واقعا ولایتی بر اهالی مسلمان و ملت مظلوم این کشور نداشته‌اند، به ضرر فاحش و بر خلاف مصلحت مسلمانان بوده، لغو و بی‌اثر است و اکنون هم تهیه وسایل برای کوتاه کردن دست اجانب از سوء مداخله در کار مسلمین و اعاده عظمت و استقلال نام کشور اسلامی عزیز از اهم تکالیف هر مسلمانی است.» آیت‌‌الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی نیز ضمن اعلامیه‌ای «کوتاه کردن دست اجانب از کشور و مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشور» را بر هر مسلمانی واجب و لازم دانست. آیت‌الله سید محمود حسینی روحانی قمی نیز اعلام کرد «نفت و معادن آن ملک مسلمین و مال ایرانیان است... این حکم روی موازین شرع و از ضروریات دین است و مطابق نص آیه مبارکه "لن یجعل الله للکافرین علی المومنین" واضح و مبرهن است.» علاوه بر این، روحانیون و علمای دیگر همچون آیت‌الله سیدحسن چهارسوقی، آیت‌الله حاج شیخ باقر رسولی، آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا کلباسی، حاج سیدحسین خادمی، حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، آیت‌الله مهدی نجفی و آیت‌الله فقیه سبزواری نیز در حمایت از ملی شدن نفت اعلامیه‌هایی صادر کردند.   به این ترتیب با روشنگری‌های آیات عظام و روحانیون مبارز، خود مردم برای ملی کردن نفت وارد عمل شدند و در 29 اسفند 1329 نفت ایران برای مدت کوتاهی ملی اعلام شد. با این حال روحانیون پس از اعلام ملی شدن صنعت نفت نیز همچنان در صحنه ماندند و برای تثبیت این مهم کوشیدند. حمایت آیت‌الله کاشانی و متعاقب آن مردم از دولت مصدق در 30 تیر 1331 یکی از نمونه‌‌تلاش‌های روحانیون در راستای تثبیت ملی شدن صنعت نفت بود. البته این خط مبارزاتی به این چند سال محدود نشد و پس از کودتای 28 مرداد و وقایعی که به دنبال آن پیش آمد (که مهم‌ترین آن امضای قرارداد کنسرسیوم نفتی بود) نیز با مشی دیگری ادامه پیدا کرد.


هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما