رنج نامه شهید سعیدی به امام خمینی: برخی به اسم مبارزه ولی با خودرأيی مراجع و دیگران را هتک حرمت می کنند

سید محمدرضا سعیدی در 2 اردیبهشت 1308 شمسی در «نوقان» مشهد متولد شد. در کودکی مادرش را از دست داد. پدرش سید احمد از روحانیون و وعاظ منطقه بود. پس از گذراندن دروس ابتدایی نزد پدر، تحصیل رسمی حوزه را در مشهد آغاز کرد او در مشهد از محضر اساتیدی چون ادیب نیشابوری و شیخ مجتبی قزوینی استفاده کرد و در سال ۱۳۳۰ش برای ادامه تحصیل به رفت.
آیت الله سعیدی به واسطه فعالیت های متعدد تبلیغی چهره ای شناخته شده بود و جزو شاگردان و دلدادگان امام خمینی دانسته می شد از این رو مورد عنایت و توجه ویژه ایشان نیز بود.
سعیدی در سال ۱۳۴۴ش به دعوت اهالی منطقه غیاثی در جنوب تهران به این شهر نقل مکان کرده، فعالیت خود را در مسجد موسی بن جعفر(ع) ادامه میدهد. تأسیس حوزه علمیه، تشکیل کلاس برای بانوان، تشکیل گروه امر به معروف و نهی از منکر و تأسیس کتابخانه از فعالیتهای وی در این دوره است.
آیت الله سعیدی روز ۱۱ خرداد ۱۳۴۹ به زندان انتقال یافت و در ۲۰ خرداد به طرز بسیار وحشیانه ای در تاریک خانه زندان به شهادت رسید. شهادت آیت الله سعیدی، سبب پدید آمدن خشم و اندوه در میان اقشار مذهبی و حوزه های علمیه شد. امام خمینی (س) هم پس از شنیدن خبر شهادت آیت الله سعیدی، پیامی فرستادند و در بخشی از پیام خود فرمودند:
«من شهادت فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام، جان خود را از دست داد، به ملت اسلام عموماً و خصوصاً به ملت ایران تعزیت می دهم و از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسألت می نمایم.»(صحیفه جلد 2 صفحه 277)
یکی از اسناد مهم دوران مبارزات سیاسی آیت الله سعیدی نامه ای است که ایشان پس از اقامت در تهران و آغاز فعالیت های سیاسی در این شهر برای امام خمینی نوشته است. وی در این نامه ضمن بیعت مجدد با امام شرح وضعیت تاسف باری در خصوص برخی فعالیت های مبارزین به امام ارائه می دهد. یکی از مهمترین فرازهای نامه تاریخی سعیدی به امام با این جملات شروع می شود:«بدتر از اینها چند نفری هستند که باند شعر و عرفانند و غير از یک نفرشان بقیه ساده لوحند، متظاهر به شما هستند ولی کارشان بیکاری و بلند کردن یکی و خرد کردن دیگر بلکه خرد کردن همان کسی که تازه بلندش کرده بودند و ایجاد اختلاف و فضولی و تجسس از حال علما و وعاظ و خود رأيند و هر کس به مذاقشان درست در نیاید از مرجع گرفته تا ادنی فرد به بدترین هتكها وتهمتها هدفش میکنند و در این کار گذشته از دین، مراعات حدود انسانیت را هم نمیکنند.... به نظر من بدترین صدمه را دستگاه به وسيله اینها به قيام مقدس شما وروحانیت میزنند...»
در ادامه شهید سعیدی به نحوه مقابله برخی متحجرین با فعالیت های علمی و آموزشی اشاره کرده و در پایان از امام درخواست می کند تا حل مشکلات و رفع موانع و جوائج را از پیشگاه امیرالمومنین درخواست نمایند.
متن نامه شهید سعیدی و پاسخ امام را در ادامه می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحيم
صلیالله عليك يا أميرالمؤمنين ادرکنی
محضر مقدس سرور معظم و استاد اعظم آيتالله العظمی الخمینی متعالله المسلمين بطول بقائه.
«یا بن ام أن القوم استضعفونی و کادوا يقتلونني فلا تشمت بی الاعداء»
پس از سلام و تحیت خالصانه به عرض میرساند: سيدى عندالبلاء ترکتنی و بادرت في دارالسلام نحو الاحبه فهنياً لك والحقنا الله بك.
دستگاه جبار دید از راه حبس و محاکمه به جائی نرسید مرا گرفتار اختلافات داخلی کرده و چیزی نگذشت که تنها ماندم و پس از ماه مبارك خداحافظی کردم ولی يك مشت مردم بیطرف ساده از همه جا بیخبر مانع شدند در صورتی که به حسب ظاهر نجات خود را در ترك مسجد و اجتماع میدیدم، فعلاً لايموت ولا يحيی ایامی را میگذرانم و لازم دانستم مطالبی بنویسم.
۱۔ جماعتی که آمدند به قم و مرا آوردند به طهران به وعدههای خود وفا نکردند و چون فهمیدم از آوردن من غرض دینی محض در کار نیست از همکاری با آنها خودداری کردم و چون روش مرا نپسندیدند کنار رفتند و احیاناً کارشکنی هم کرده و میکنند.
۲- در این محل دو دسته هستند که متأسفانه مرتبط به سازمانند و در لباس دین و روحانیت کارهائی میکنند و بدتر از آن ارتباط آنهاست به قم و واقعاً مرا عاجز کردهاند.
۳- بدتر از اینها چند نفری هستند که باند شعر و عرفانند و غير از یک نفرشان بقیه ساده لوحند، متظاهر به شما هستند ولی کارشان بیکاری و بلند کردن یکی و خرد کردن دیگر بلکه خرد کردن همان کسی که تازه بلندش کرده بودند و ایجاد اختلاف و فضولی و تجسس از حال علما و وعاظ و خود رأيند و هر کس به مذاقشان درست در نیاید از مرجع گرفته تا ادنی فرد به بدترین هتكها وتهمتها هدفش میکنند و در این کار گذشته از دین، مراعات حدود انسانیت را هم نمیکنند.... به نظر من بدترین صدمه را دستگاه به وسيله اینها به قيام مقدس شما وروحانیت میزنند...
۴- مقدسین محل هم رمیدهاند زیرا حقیر به نظرم آمده راه حرکت ابتدا حرکت فکری است و حرکت فکری متوقف است بر این که مغزها از افکار غلط تکانیده شده و لذا مطالبی را شروع کردیم که به نظرها تازه آمد و نتیجتاً مقدسین کوتاه فکر رمیدند. البته این نتیجه را میدانستم و خود را برای هر گونه محرومیت آماده کردهام و نتیجه دیگر مخالفت هم نوعان مخصوصاً ائمه جماعت، و این خیلی گران تمام شد و اگر نبود گرایش یک عده جوان و این که پیشنماز حرفزن هستم و مستدل مطالب را میگویم زودتر از اینها به تأویل مصدر رفته بودم.
..... ممکن است مخالفين من در صدد بيفتند که تنها مایه دلخوشی من یعنی ارتباط با شما را قطع کنند... هر چند که فکر شما قابل تسخیر نیست لكن «ان الشيطان ينزع بینکم الا من عصمه الله...» چقدر دوست میداشتم این پیشآمدها نمیشد که چنین مطالبی بين حقير و جنابعالی رد و بدل شود لكن حضرت آيتالله شما نیستید ببینید وضع مبارزه با استعمارمبدل شده به مبارزه یک عده منفعت جوها...
مطالب دیگر، شنیده شده جنابعالی مؤمنین را ارجاع فرمودید در امر مبارزه به آيتالله ... در صورتی که حقیر ورفقا ایشان را جلد اول آقای شریعتمداری تشخیص دادهایم. مطلب دیگر آن که رفقا، الا قليلی ارتباطشان با نهضت آزادی محفوظ است اگر سلیقه سر کار با این معنی مخالفت دارد بنویسید تا حقیر به آنها اعلام کنم.
در خاتمه سلام به برادر عزیزم آقای حاج آقا مصطفی و دوست گرامی جناب آقای مشکینی و سایر احباب میرسانم اگر با حضرت امیر روابط را گرم کردید عرض کنید بالا غيرتاً يك نگاه مرحمت آمیز به سعیدی هم بکنید مخصوصاً راجع به حوائج منظورش.»
و حضرت امام خمینی در پاسخ شهید بدون اشاره به جزئیات، ضمن ابراز محبت خاص نسبت به شهید سعیدی، او را دلگرمی داده و فعالیت وی را مورد تأیید خود قرار دادند و نوشتند:
«بسمه تعالی
خدمت ذیشرافت جناب مستطاب سیدالعلماء الاعلام آقای سعیدی دامت افاضاته
مرقوم محترم واصل. با آن که گمان میکنم جواب نامه را دادهام، لكن چون جزء مکتوبات جواب نداده بود، احتمال عدم جواب میرفت، و در هر صورت از قراری که بعضی از مریدهای جنابعالی اظهار داشتند، بحمدالله تعالى توفيق كامل برای تربیت مؤمنين و ترویج دیانت مقدسه برای جنابعالی حاصل شده است. من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم میآید، كه شايد نتوانم عواطف درونى را آنطور كه هست ابراز كنم. من قادر نيستم عواطف امثال شما را جواب بدهم، لکن خداوند تعالی قادر است که شماها خدمتگزاران به دیانت را مشمول عنایات خود فرموده و از رحمت خود همه را بهرهمند فرماید. من در این آستان قدس، به اسلام و مسلمین –عموما-ً و به حضرات علماء اعلام و خدمتگزاران به دیانت مقدسه –خصوصاً- دعا میکنم و عظمت آنها را از خداوند تعالی در جوار قبر مطهر مولی عليه الصلوه و السلام میطلبیم.
رجاء آن دارم که مشمول ادعيه خالصانه جنابعالی باشم.
و السلام علیکم و رحمة الله.
روحالله الموسوی الخمینی
[1347 شمسی]
منبع: پیام انقلاب، سال چهارم، شماره 86، 21/3/1362، ص 40 و 41.همرسانی






مطالب مرتبط
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ

نظر شما