آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در کتاب یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری

آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در کتاب یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری

 

برگرفته از کتاب فقیه موسس صفحات  434 تا 436

گویا همین امر باعث شد که مرحوم مطهری در حالی که هنوز بچه طلبه مبتدی بود روانه

حوزه علمیه قم گردد و اگر چه از آن حوزه نیز ضربه‌های کاری خورده بود و آسیب فراوان دیده بود اما باز هم به جهت کاردانی و بردباری و مجاهدت مؤسس آن، آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به حیات خود ادامه می‌داد و بازار دانش در آنجا رونق داشت. پیداست مقاومت و اقبال مرحوم مطهری به علوم دینی در چنان روزگاری که طلاب فاضل حوزه‌ها را ترک می‌گفتند و با تغییر لباس به ادارات دولتی روی می‌آوردند خود دلیل شیفتگی و عشق و علاقه وی به علم و دانش و گواه قدرت نفس و مقاومت او در برابر محیط و جو حاکم بر زمان بود.

پدر من که واعظ سالخوزه سرشناسی بود، نقل می‌کرد در همان سالها گذارم به قم افتاد، مرحوم حائری که با من سابقه لطف و محبت قدیمی داشت از آن وضع که طلاب گروه گروه حوزه و لباس روحانیت را رها می‌کردند و راهی ادارات می‌شدند بسیار اندوهناک بود و به من فرمود: برو به منبر و طلاب را موعظه و نصیحت کن و آنان را به پایداری و بردباری ترغیب و به ادامه تحصیل علوم اسلامی تشویق بفرما.

گاهی آراء اختصاصی استاد خود، مرحوم آیت‌الله حائری را بیان و آن را انتخاب می‌کرد و به دفاع از آن می‌پرداخت. به هر حال درسی بسیار آموزنده و روشنگر و مجتهد پرور بود و قریحه استنباط را توأم با واقع نگری و استقلال فکری بدون تقلید و دنبال روی اکابر صاحب نام و آوازه در طلاب، شکوفا می‌ساخت و من خاطرات بسیاری از آن درس دارم. باری از بخت بد، تأسیس حوزه قم مصادف با روی کار آمدن رضاخان جبار و جاه طلب گردید. کسی که مأمور از بین بردن ارزش‌های اسلامی و فرهنگی این مملکت و تحميل یک نوع تجدد و فرهنگی مآبی و تمدن کاذب غربی به جای آن فرهنگ اصیل ملی بر مردم مسلمان این سرزمین بود. او بخصوص در قبال علما و رهبران مذهبی و حوزه‌های علمیه از اول روشی خصمانه در پیش گرفت و این حوزه‌ها را که بحق سنگر حمایت از فرهنگ اسلامی بود پایگاه اصل مقاومت و دشمن سرسخت خود می‌دانست. این بود که با نیرنگ و زور آنها را متلاشی کرد و از جمله به حوزه نوپای قم هم لطمه وارد آورد.

مرحوم حائری از طرفی تحت فشار بود که در قبال این وضعیت همانطور که در مشهد اتفاق افتاد، عکس العمل نشان دهد. از طرف دیگر روش حکیمانه و مصلحانه وی که به طور حتم از دور‌اندیشی خاصی برخوردار بود ادعا می‌کرد با سیاست صبر و انتظار، ناملائمات را از سوی دستگاه جبار و نیز از سوی منتقدین ظاهر بین و با حسن نیت تحمل می‌کرد و به کار خود ادامه می‌دهد ولی خدا می‌داند بر این مرد بزرگ و یاران و صحابه باوفایش در آن لحظات بحرانی چه گذشته است و چطور آن حوزه آسیب دیده را نگهداشت تا فرج خداوند با فرار رضاخان، سر رسید و اختناق پایان یافت.

مردان ورزیده و خوش‌فکر دیگری هم در میان علمای قم وجود داشتند که در ایجاد آن جو مساعد مورد بحث، دخالت داشتند. مانند آیات عظام مرحومین فیض قمی و آقا محمد كبير، و نیز مراجع کنونی حضرات آیات عظام گلپایگانی، شریعتمداری، نجفی مرعشی هرکدام با امتیازات اخلاقی خاص خود، و همچنین مرحوم آیت‌الله زنجانی صاحب کتاب «الكلام يجزر الكلام» که حاوی بسیاری از افکار اجتماعی او است و مرحوم حاج میرزا مهدی بروجردی که سال‌ها در اداره حوزه از جانب مرحوم «حائری» نقش داشت و آراء اصلاحی خود را در جزواتی به نام «درد بیدر مان» نشر داده است و نیز فضلای بی‌شمار دیگر که خود تربیت‌یافته همان جو علمی و الهام بخش به دیگران بوده اند و در اینجا فرصت نام بردن و معرفی آنان نیست.


هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما