به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم؛
نشست نقد کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» برگزار شد

به گزارش روابط عمومی مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم، نشست نقد کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» در سالن نشستهای این مرکز برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمدحسین فروغی ضمن معرفی اولویتهای این مرکز اظهار داشت: ما بخشی از کارمان را به نقد کتابهای مربوط به حوزه علمیه اختصاص دادهایم. در این راستا سلسله نشستهایی تعریف شده که جلسه امروز در همین راستا شکل گرفته است.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم افزود: تاریخ مدرسه فیضیه بسیار مهم و قابل اعتناست. این مدرسه بخشی از تاریخ معاصر است. شایسته است مردم و طلاب، آگاهی و شناخت بیشتر و دقیقتری نسبت به هویت فیضیه داشته باشند. این امر به نگاه مثبت و حس بهتر به حوزه علمیه و مدرسه فیضیه خواهد انجامید. خلإهای واضحی در تاریخنگاری این مدرسه وجود دارد. بخشی از این مساله، به نبود منابع متقن و بخشی به ابهامهای موجود در منابع باز میگردد. مفصلترین فعالیت پژوهشی انجام شده در این موضوع، یکی از منشورات مرکز بررسی اسناد تاریخی با عنوان «فیضیه به روایت اسناد» است. این اثر، مدرسه فیضیه را در جریان انقلاب کاویده و البته حذفیات بسیار دارد. «فیضیه در گذر تاریخ» که نشست امروز به نقد آن میپردازد، کتابی به قلم آقایان عباسی و رجائینژاد است که به مناسبت یکصد سالگی تاسیس حوزه علمیه منتشر شد. البته این کتاب حجم کمی دارد و موضوع مورد بحث، به تحقیقات مفصلتری نیاز دارد. برای نقد این کتاب و در جریان تبیین تاریخ فیضیه، از آقای خامهیار که آشنا با فضای تاریخ، معماری و تراث شیعه است و نیز آقای آشتیانی که پروژهای مشابه داشته و بر موضوع تسلط دارد به عنوان ناقد دعوت کردیم و از محضرشان بهره خواهیم برد.
نقد کتاب یکی از بهترین فعالیتهای ممکن در حوزه علم و پژوهش است
دکتر محمد رجائینژاد یکی از نویسندگان کتاب در ابتدا به اهمیت برگزاری نشستهای نقد کتاب پرداخت و گفت: نقد کتاب یکی از بهترین فعالیتهای ممکن در حوزه علم و پژوهش است. نشستهایی اینچنین، هم برای ناشر، هم برای ناقد و هم برای نویسنده برکات بسیاری دارد. لذا جا دارد از مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم که این سلسله جلسات نقد را برگزار میکند تشکر کنم.
وی افزود: در خصوص جرقههای اولیه شکلگیری کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» باید بگویم بنده 28 سال است در موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) فعالیت علمی دارم. بیشتر فعالیتهای پژوهشی من در حوزه اندیشه حضرت امام (ره) و تاریخ انقلاب بوده است. این مساله خود سنگ بنای گرایش من به نوشتن این کتاب به شمار میرود. همچنین دریافتم یکی از پربسامدترین واژگان صحیفه امام، «فیضیه» است. ما مدارس علمیه مختلفی داریم؛ اما امام خمینی حدود دویست بار از «فیضیه» نام بردهاند. این مساله نیز انگیزههای بنده را برای پژوهش در این موضوع افزایش داد. جذابیت دیگر فیضیه این است که شخصیتهای بسیار بزرگی را در خود داشته و مراجع و بزرگان حوزه، توجهی خاص به آن داشتهاند. از سویی، این مدرسه تنها مدرسهای به شمار میرود که در سالهای نهضت اسلامی مردم ایران، در این سطح با سیاست گره خورده بود. با این مقدمات، بنده طرح اولیه را به آقای عباسی ارائه کردم و ایشان جهت همکاری موافقت نمود.
تمرکز کتاب بر اندیشههای حضرت امام و انقلاب اسلامی بوده است
نویسنده «فیضیه در گذر تاریخ» اضافه کرد: تمرکز ما در این کتاب، بر اندیشههای حضرت امام و انقلاب اسلامی بوده است. همین امر عامل کمحجم بودن این کتاب شد. از طرفی، فرایند نگارش این کتاب، هفت سال قبل به انجام رسیده است. طبعا در آن مقطع به اسناد کمتری دسترسی داشتیم؛ اسنادی که سالهای بعد به معرض عموم گذاشته شد و ما از آن محروم ماندیم. «فیضیه در گذر تاریخ» به مقطع قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد. از جمله عیبهای کتاب حاضر که بنده نیز به آن معترفم، تمرکز صرف به تحولات سیاسی و بازماندن از ابعاد علمی در بازه زمانی بعد از پیروزی انقلاب است.
رجائینژاد در خصوص منابع مورد استفاده در کتاب خود گفت: با توجه به محوریت اندیشههای حضرت امام و انقلاب اسلامی در این اثر، بیشتر بر کتب تاریخ معاصر، اسناد مکتوب نسبتا جدید و نیز منابع تاریخ شفاهی متاخر تمرکز داشتیم.
نمایه و صفحهآرایی کتاب، انتظارات را برآورده نمیکند
در ادامه نشست، دکتر مهدی آشتیانی به عنوان ناقد اول ضمن تشکر از مرکز اسناد انقلاب اسلامی بابت توجه به اهمیت نقد کتاب و تشکیل سلسله نشستها در این حوزه گفت: کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» محسناتی دارد که از آنها میگذرم و صرفا به بیان معایب آن خواهم پرداخت. در بحث نقد شکلی، نخستین تصویری که از کتاب به چشم میخورد، عکس زیبای این مدرسه بر روی جلد است. عکاس آن عبدالله قاجار است که عکسهای متعدد و خوبی دارد. با توجه به شهرت این تصویر، خوب بود درباره آن توضیحی داده میشد. در صفحه حقوق، تاریخ نشر کتاب تابستان 1401 ذکر شده؛ ولی تاریخ امضای یادداشت دبیرخانه کنگره یکصدمین سال تاسیس حوزه پاییز همین سال است. این یعنی یادداشت بعدا اضافه شده و این تعارض تاریخی جالب نیست.
وی گفت: با توجه به زحمات صورتگرفته برای تهیه محتوای کتاب، انتظار آن بود که صفحهآرایی آن چشمنوازتر بود. فونتها و بهویژه فونت پاورقی ریز، و فاصله خطوط پاورقی بسیار نزدیک است. خطی که متن اصلی و پاورقی را جدا میکند هم در صفحات مختلف تراز نیست.
آقای آشتیانی افزود: در تهیه نمایه کتاب، دقت لازم صورت نگرفته است؛ مثلا «امام خمینی» و «موسوی خمینی» جداگانه نمایه شدهاند. این اشکال در «آستان قم» و «حرم حضرت معصومه(س)» هم وارد است. یا مثلا «جوار حرم حضرت معصومه» نمایه شده که معلوم نیست چه میباشد! «عباس فیض قمی» در قاف و به عنوان قمی جایگذاری شده؛ درحالیکه فیض جزو نام خانوادگی او است. یا مثلا «شیخ صدوق» را ذیل حرف «ش» نمایه کردهاند. از این دست اشتباهات در بخش نمایه کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» بسیار است. از سویی کتاب نیاز به سالشمار دارد. با توجه به اینکه آقای دکتر رجائینژاد خودش در تهیه سالشمار تخصص دارد، انتظار آن بود که در این مساله غفلت نمیشد. اگر کتاب سالشمار داشت، قطعا با تشتت تاریخی موجود در اثر که بعدا به آن خواهم پرداخت مواجه نبودیم.
تقسیمبندی فصول و ابواب کتاب، نظام مطلوبی ندارد
عضو هیئت علمی دانشکده علوم حدیث در ادامه به نقد محتوایی کتاب پرداخت و اظهار داشت: در فصل سوم، تیتر «بازسازیها» آمده است که با زیرعنوان تطابق ندارد. ذیل این قسمت، عنوان «متولیان» آمده که جایش اینجا نیست. بعد از آن هم فقط به دو عنوان تولیت قدیم و جدید اکتفا شده است. در فصل بعد که «فیضیه در دوران قاجار» نام دارد، دوباره تولیت قدیم و جدید و بازسازی مدرسه در مقطع قاجار ذکر شده است. درحالیکه وقتی فصل قبل عنوان بازسازی دارد، باید تمام مطالب مربوط را ذیل همان فصل آورد. در پایان بخش اول، عنوان «نتیجه و تحلیل بخش» آمده است. مخاطب در بخش دوم نیز منتظر عنوان مشابه و نتیجهگیری است؛ ولی این انتظار برآورده نمیشود. همچنین عناوین تمام بخشها و فصول، تاریخی و ساده هستند. اما ناگهان به عنوان «فیضیه و سکوتی پر از فریاد» میرسیم که هنری است و به دکلمه شباهت دارد.
عدم جامعیت و مانعیت مطالب، ایراد مهم محتوای کتاب است
ناقد کتاب ادامه داد: در بخش دوم یعنی «فیضیه در دوران شیخ موسس»، عدم جامع و مانع بودن عنوان و مطالب زیرعنوان نمود واضحی دارد. این بخش سی صفحه است و انتظار داریم به صورت نسبتا مبسوط به موضوع عنوان شده پرداخته شود. اما مرور صفحات نشان میدهد مقدمه به موضوع نامربوط است. مطالب ذیل عنوان «فیضیه و سکوتی پر از فریاد» نکته خاصی ندارد. سپس به مختصری از حیات حاج شیخ پرداخته شده که هنوز با اصل مطلب فاصله دارد. سپس به تغییرات ساختمان فیضیه میپردازد که ربطی به دوران حاج شیخ ندارد. نهایتا محتوای اصلی از صفحه 76 شروع میشود و صرفا سه صفحه از سی صفحه را در بر میگیرد.
دکتر آشتیانی افزود: بخش مفصلی از کتاب به «متولیان آستانه» اختصاص یافته که به نظر بنده خروج از موضوع اصلی است. اگر دوستان توجیه کنند فیضیه از متعلقات آستانه حضرت معصومه(س) است، پاسخ میدهیم اگر اینگونه است، که نیست، باید دلیل آورده میشد. ما در هیچ یک از احکام و وقفنامههایی که دیدهایم، نام و حتی اشارهای از این مدرسه ندیدهایم. همچنین بخشی که به فعالیتهای سیاسی حاج شیخ میپردازد، به موضوع کتاب نامربوط است. مشکل فوق در بحث آیتالله بروجردی هم وجود دارد. درحالیکه در کتاب به صورت مفصل به ایشان پرداخته شده، که اصولا ارتباطشان با فیضیه کمرنگ است. اگر توجیه این است که ما «فیضیه» را در معنای موسّع و «حوزه» معنا کردهایم، بایستی این تعریف مفهوم در مقدمه صورت میگرفت.
«فیضیه در گذر تاریخ» کتابی کمحجم و مناسب برای آشنایی کلی مخاطب فیضیه است
در ادامه دکتر احمد خامهیار به عنوان ناقد دوم کتاب ضمن تاکید بر اهمیت «فیضیه» در تاریخ معاصر و ضرورت پرداختن بیشتر پژوهشگران به این موضوع، کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» را کتابی کمحجم و مناسب برای مطالعه و آشنایی کلی مخاطب با این مدرسه دانست. وی نخستین نقد وارد بر کتاب را عنوان آن دانست که به باور ایشان، با محتوای اثر که بیشتر به موضوعات متاخر و مسائل مرتبط با انقلاب اسلامی میپردازد سازگار نیست.
از منابع دست اول غفلت شده است
این ناقد کتاب ادامه داد: به لحاظ منابع، تکیه نویسندگان بر کتب منتشر شده است؛ درحالیکه بهتر بود اسناد دست اول و نسخ خطی نیز مورد توجه قرار میگرفت. این نسخهها که گونههای مختلف کتابت و استنساخ را شامل است، از فراز و فرودهای این مدرسه و میزان رونق آن در مقاطع مختلف پرده بر میدارد.
خامهیار افزود: توقع آن بود که بخشی جداگانه از کتاب به معماری مدرسه اختصاص مییافت. توصیفات معماری در قسمتهای مختلف کتاب پراکنده است. از طرفی دادهها برگرفته از منابع قدیمی بوده و اطلاعات آن به روز نیست. کاش نویسندگان محترم بازدیدی میدانی از مدرسه داشتند و ماحصل آن را در کتاب درج میکردند. همچنین جا داشت در بخش پایانی کتاب، پیوستی به کتیبههای مدرسه اختصاص مییافت و متن کتیبههای قدیمی و جدید را بازخوانی میکرد. در کتاب به اشعاری مندرج در کتیبهها که مربوط به زمان قاجار است اشاره شده؛ اما به محتوای این اشعار پرداخته نشده است. مولفان کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» در خوانش یکی از کتیبهها، با تکیه بر دو منبع قدیمی، دو تاریخ جداگانه را ذکر کردهاند. میشد از این کتیبه بازدیدی میدانی داشت و دریافت کدام تاریخ صحیح است.
جای خالی تصاویر و اسناد در کتاب احساس میشود
آقای خامهیار افزود: جای خالی اسناد تصویری در کتاب احساس میشود. با وجود فقر منابع در این بخش، نباید از معدود تصاویر در اختیار غفلت میشد. از جمله این تصاویر، نقاشی قدیمی ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی در دوران صفویه است که نشان داده زائران برای رسیدن به ضریح مطهر باید از چهار صحن متوالی گذر میکردند که یکی از آنها همین فیضیه است. مهمتر از آن، پلانی است که پاسکال کوست فرانسوی در حدود سال 1220 قمری از آستان مقدس و مدرسه فیضیه ترسیم کرده است. او تمام قسمتهای موجود را شمارهگذاری کرده و حتی میتوان از روی آن تعداد حجرههای مدرسه را استخراج کرد.
این کتاب برخی ابهامات تاریخی موجود را رفع نمیکند
دکتر خامهیار عدم رفع برخی ابهامات تاریخی توسط این کتاب را از جمله ایرادات محتوایی آن دانست و گفت: مشخص نمیشود آیا مدرسه جدید در همان محلی که در کتاب «النقض» عبدالجلیل رازی قزوینی به آن اشاره شده بنا شده یا خیر؟ نویسندگان متقدم از جمله مرحوم عباس فیض در این خصوص اظهاراتی داشتهاند؛ اما کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» در رد و اثبات این نظرات مطلبی ندارد.
وی اضافه کرد: در مورد نام اولیه مدرسه هم باید گفت برخلاف نگاه نویسندگان این کتاب، اشاره مرحوم عبدالجلیل به عنوان «ستّی فاطمه» برای مدرسهای که در زمان سلجوقی در همین مکان ساخته شد، لزوما به معنای نام و حتی شهرت آن نیست. شاید او تعبیر خودش را به کار برده است. اصولا در آن زمان مدارس را به اسم بانیانشان میخواندند.
این ناقد در پایان اشاره داشت: همانطور که آقای آشتیانی نیز فرمود، کتاب به صورت مبسوط به متولیان آستانه پرداخته که خروج موضوعی است. لزوما هر متولی آستانه متولی مدرسه نیست. البته چون اسناد متقنی در دست نداریم نمیتوانیم با قطع سخن بگوییم؛ اما نکته این است که در پژوهش علمی، احتیاط بیشتری لازم است.
پژوهشگران مشکلات زیادی در زمینه دسترسی به اسناد دارند
حجتالاسلام فروغی در تکمیل نقدهای آقای خامهیار اظهار داشت: در ایران پژوهشگران مشکلات زیادی در زمینه دسترسی به اسناد و بهویژه اسناد خطی دارند؛ درحالیکه این دسترسی، بخشی مهم از پژوهش را شامل میشود. بسیاری از موزههای مشهور دنیا داشتههای خود را در فضای وب قابل دسترس کردهاند؛ اما مثلا کاخ موزه گلستان پنجاه یا شصت عکس از فیضیه دارد که به جز از طریق نامهنگاریها و فرایندهای پیچیده قابل دسترسی نیست. از طرفی ضعفهای بسیاری در فهرستنویسی و قابلیت بازیابی اسناد در مراکز اسنادی کشور وجود دارد که کار نویسنده را دشوار میکند.
پراکندگی موضوعی مطالب کتاب به خاطر بیان ترتیبی وقایع است
آقای محمدحسن عباسی یکی دیگر از نویسندگان کتاب در پاسخ به نقدهای مطرح شده گفت: علت کم بودن حجم کتاب، رویکرد تاریخی ما و تمرکزمان بر حوادث سیاسی و اجتماعی مربوط به مدرسه فیضیه است. در خصوص نام مدرسه باید گفت موضوع اصلی ما خود فیضیه بوده و پرداختن مبسوط به تاریخچه نامهای آن، خارج از رسالت کتاب است. در مورد نقدی که به بحث متولیان آستانه وارد شد بایستی دقت داشت اگر با رویکرد امروزی و ساختار و تشکیلات موجود به این موضوع بنگریم، ایراد وارد است؛ اما در آن زمان مدرسه فیضیه وجود نداشته و مدارس بنا شده در این مکان، تحت اداره آستانه بودهاند.
این نویسنده افزود: چون این اثر نخستین کتاب مختص به موضوع فیضیه است، کاستیهای بسیاری دارد. ما مسیری را آغاز کردیم و انشاءالله سایرین گامهای بعدی را با فخامت بیشتر بردارند. البته خود ما نیز به اصلاح ایرادات موجود خواهیم پرداخت.
عباسی گفت: ایرادات تایپی، ویراستاری، نمایه و حتی عکس روی جلد به ما مربوط نیست و بر عهده مرکز اسناد بوده است. درخصوص پراکندگی دادههای موجود در کتاب هم باید توجه داشت که ما به صورت ترتیبی و بر اساس تاریخ وقایع جلو آمدهایم و محور عنوانهای ما، دستهبندی موضوعی نبوده است.
مدیران فیضیه با ما همکاری نکردند
نویسنده کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» ادامه داد: برای بررسی معماری جدید فیضیه و بازدید از مکان، یکی دوبار مراجعه کردیم. حتی نزد آقای ملکا رفتیم؛ اما متاسفانه همکاری نشد. قبول دارم جای تصاویر در کتاب خالی است؛ اما به خاطر همین عدم همکاری دست ما خالی ماند. بحث مشهد یا مدرسه ستّی که در بحث مطرح شد و کتاب «النقض» به آن اشاره داشته، در اصل به عنوان مدرسه ذکر نشده است. آنجا جایگاه و سایهبانی برای زوار بوده و به تدریج محصلان به آن وارد شدند. بنده در مراسم رونمایی کتاب گفتم که فیضیه، مشهد ستی نیست و اصلا جایش مقداری عوض شده است. قم سه بار با خاک یکی شده و باز به آرامی روییده است. بنابراین مدرسه فیضیه بما هو فیضیه را بایستی از صفویه به این سو نگریست. این باور شخصی ما بوده؛ اما چون منابع موجود فیضیه را همان مشهد ستّی دانستند، ما نیز به همان رویکرد وفادار ماندیم. با وجود این موارد، ایراداتی که به کتاب وارد شد را تا حد زیادی وارد میدانم.
برخی مطالب کتاب حذف شده است
آقای عباسی همچنین اظهار داشت: لازم به ذکر است مواردی در کتاب آورده بودیم که توسط ناشر حذف شده است. از جمله نقلی از شیخ مهدی حائری در کتاب خاطراتشان است که رابطه رضاشاه و شیخ موسس را مناسب دانسته بود. وی مینویسد مرحوم عبدالکریم حائری صرفا در خصوص سیاستهای رضاشاه علیه شعائر مذهبی و همچنین دخالت او در فرایندهای آموزشی حوزه در برابر او ایستاد. دیگر مطلب محذوف کتاب نقلی از شیخ مهدی حائری است که میگوید نزد آقای کاشانی رفتم و ایشان گفت به تمام مقدسات قسم حق با من است؛ من هم گفتم به تمام مقدسات قسم حق با مصدق است! البته شاید این بخش به دلیل عدم ارتباط با فیضیه حذف شده باشد.
کتاب «تربت پاکان» الگویی مناسب برای تالیف در این حوزه است
در ادامه این نشست، آقای دکتر آشتیانی در بخش دوم نقد خود گفت: محور دیگر قابل نقد درباره کتاب «فیضیه در گذر تاریخ»، جامعیت ابواب و فصول است. همانطور که اشاره شد، عدم استناد به نسخههای خطی و نبود اسناد و تصاویر به این جامعیت ضربه زده است. همچنین شاهدیم کتاب در بحث از اساتید، ساکنان و مدیران ناقص عمل کرده و نام بسیاری از بزرگان و مشاهیر از قلم افتاده است. شما ببینید آقای مدرسی پنجاه سال قبل و بدون امکانات و رایانه، در کتاب «تربت پاکان» از اسناد مختلف و حتی نقشه بزرگ «لتی» استفاده کرده است. همچنین از نمایه کتاب ایشان حتی یک ایراد نتوانستم بگیرم.
تشتت تاریخی یکی از مهمترین ایرادات کتاب است
وی افزود: یکی از ایرادات کتاب، تناقضات موجود است. شاهدیم که تحلیلهایی که در انتهای برخی ابواب و فصول آمده، با نقل قولهای پیشتر ذکر شده از منابع، ناسازگار است. خطاها و تناقض در تاریخهای ذکر شده نیز از موارد قابل نقد در کتاب است. گاهی تاریخ ذکر شده برای یک اتفاق، با تاریخی که در چند سطر یا چند صفحه بعد آمده تفاوت دارد. از جمله بیدقتیهای صورت گرفته در این باب، میتوان به صفحه 94 اشاره کرد که آمده: «دوران حاج شیخ با وفات ایشان در 1315 و نیز فرار رضا شاه در 1320 به پایان رسید.» معلوم نمیشود بالاخره پایان این دوران کدام سال است. در تاریخ ذکر شده برای ممنوعیت عزاداری هم اشتباهات و تناقضات وجود دارد. این تاریخ 1313 ذکر شده؛ درحالی که در این سال، تعزیه ممنوع شده است و نه عزاداری. همچنین نویسندگان به صورت مبسوط، به فعالیتهای حاج شیخ برای احیای عزاداری در مقطع ممنوعیت آن پرداختهاند. درحالیکه حکم ممنوعیت عزاداری، در ماههای آخر عمر ایشان صادر شد. از جمله دیگر مصادیق تشتت تاریخی کتاب، ذکر سال 1617 میلادی برای حمله مغول به قم است که نمیتواند درست باشد. همچنین نویسندگان قم در زمان هخامنشیان را وسیع و پر رونق دانستهاند؛ اما چند سطر بعد نوشته شده: «این شهر تا زمان ساسانیان چندان رو به آبادی نبوده است».
آقای دکتر آشتیانی ادامه داد: از جمله دادههای خطای موجود در کتاب، ادعای سختگیری سلاجقه بر شیعیان و حوزهها است که باعث شد رسم و نامی از شیعیان برجای نماند. این تحلیل مدتهاست رد شده و خود النقض هم مینویسد در این مقطع از ماذنههای مساجد «اشهد ان علیا ولی الله» بلند بود و مدارس و مساجد شیعیان رونق داشت. مرحوم مدرسی هم رجال بزرگی از شیعیان قم را نقل میکند که در دستگاه سلجوقیان بودهاند.
این ناقد کتاب افزود: در کتاب اتکای زیادی به منابع متفرقه شده است. بسیاری از منابع دست اول نیستند. مثلا نقلی از آقای بروجردی آمده که نویسنده منبع، نه آقای بروجردی را دیده و نه تحلیل درستی از آن واقعه داشته است. اگر هم با واسطه نقلی آمده، باید نام واسط ذکر میشد.
«فیضیه در گذر تاریخ» نوآوری ندارد
آقای آشتیانی در پایان اظهار داشت: انتظار ما از کتاب، ارائه یک نوآوری است. واقعا کتاب «فیضیه در گذر تاریخ» به نسبت آثار مرحوم فیض و مدرسی چه آورده جدیدی دارد؟ اگر عنوان را فیضیه در گذر تاریخ با تکیه بر انقلاب اسلامی گذاشته بودیم، بحث تفاوت میکرد؛ اما وقتی نام کتاب کلان تاریخ را ذکر میکند، بایستی بعد از پنجاه سال نوآوری خاصی داشته باشد.
برجستهسازی نقش سیاسی فیضیه، نوآوری کتاب است
سپس دکتر رجائینژاد نویسنده کتاب ضمن تشکر از ناقدان گفت: بسیاری از نکات ذکر شده در نقد کتاب، وارد و جالب بود و انشاءالله در چاپهای بعدی اعمال خواهد شد. در خصوص نوآوری کتاب، به عقیده بنده برجستهسازی نقش سیاسی مدرسه، نگاهی جدید و نوآورانه در این موضوع به شمار میرود. بخشی از مشکلات نیز به محدودیت منابع و عدم امکان دسترسی به اسناد باز میگردد. وقتی ما امکان ورود به مدرسه فیضیه را نداریم، تکلیف گرفتن اسناد روشن است. مشکل پریشانی تاریخ در کتاب را قبول دارم؛ اما این مساله ریشه در منابع موجود دارد و ما صرفا این پریشانی را از این منابع به کتاب خودمان منتقل کردهایم. طبعا بایستی با دقت بیشتری به اعداد و آمارها نگاه میکردیم که این امر اتفاق نیفتاد. به هرحال اولین بار است که به فیضیه در قالب کتاب پرداخته شده و کاری بکر، اما دارای اشکالات است که بایستی رفع شود.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی آماده همکاری علمی و اسنادی با پژوهشگران است
در پایان این نشست، فروغی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم گفت: متاسفانه ما نسبت به تراث خودمان بسیار بیتفاوت هستیم. شاید حرف درستی نباشد؛ اما گاهی آرزو میکنیم یکی از بیرون درباره افراد و امکنه ما پژوهش کند. امیدوارم این کتاب، سنگ بنایی برای کارهای جدیتر در حوزه تراث کشور باشد. هم اکنون پژوهشگران برونسازمانی مرکز اسناد قم، در حال انجام پژوهشهایی درباره مدرسه دین و دانش و برخی دیگر از مدارس این شهر هستند. رویکرد ما تاریخ شفاهی است؛ اما در جریان کار به اسناد و تصاویر توجه ویژه داریم. در این مسیر مرکز اسناد انقلاب اسلامی آماده همکاری با نویسندگان و علاقهمندان و ارائه اسناد مربوط به آنها است.
همرسانی






مطالب مرتبط
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ

نظر شما