وضعیت انتشار مطبوعات دینی در قم از سال ۱۳۱۳

وضعیت انتشار مطبوعات دینی در قم از سال ۱۳۱۳

گفتگویی که می‌خوانید شرح چگونگی تاسیس مجله مکتب اسلام و وضعیت انتشار مطبوعات دینی در قم از سال ۱۳۱۳ از زبان مرحوم سید هادی خسروشاهی است.

 

مجله مکتب اسلام، از طرف چه کسانی پایه‌گذاری شد؟ آیا قبل از مجله مکتب اسلام نشریه دیگری که صبغه حوزوی داشته باشد منتشر می‌شد؟

قبل از تأسیس و انتشار مجله ماهنامه «درس‌هایی از مکتب اسلام» که بعد‌ها به نام «مکتب اسلام» معروف شد، از سوی جمعی از فضلای حوزه علمیه قم و با پشتیبانی مادی و معنوی مرجعیت شیعه، در شهرستان قم، چندین نشریه اعم از مجله و هفته نامه، منتشر می‌گردید که البته هیچکدام از آن‌ها وابسته رسمی به حوزه نبودند، یعنی اصولاً علیرغم اینکه نویسندگان بعضی از آن‌ها از فضلای حوزه بودند، ولی آن نشریات ارگان حوزه علمیه قم به شمار نمی‌آمدند. از جمله آن‌ها مجله ماهانه «همایون» بود که در مجموع فقط ده شماره از این مجله به چاپ رسید. مجله شعار اسلام، نیز ضمیمه روزنامه استوار بود که فقط دو شماره از آن منتشر گردید.

 حدود ۱۵ نشریه و روزنامه دیگر نیز در قم امتیاز گرفتند که هیچکدام از آنها حتی یک شماره هم منتشر نساختند. از دیگر نشریاتی که قبل از مجله مکتب اسلام در قم منتشر می‌شد مجله «مجموعه حکمت» بود که نخست به طور «دو هفتگی» و سپس به شکل «ماهانه» منتشر می‌شد.

 

از چگونگی تأسیس مجله مکتب اسلام بگویید و اینکه توسط چه کسی و با همکاری چه کسانی شکل گرفت؟

مجله «درس‌هایی از مکتب اسلام» توسط اساتید و فضلای محترم حوزه: آقایان: سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، مجدالدین محلاتی، ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، حسین نوری، محمد واعظ‌زاده خراسانی، سید موسی صدر، سید مرتضی جزائری و علی دوانی پایه گذاری گردید و از سال ۱۳۳۷، انتشار یافت که با توجه به وجهه و معروفیت نویسندگان و گردانندگان آن، با موفقیت همراه شد هیئت مالی مجله هم که عمدتاً آذربایجانی بودند پشتوانه مالی مجله محسوب می‌شدند که از آن جمله حاج مجید پرکار، حاج اسماعیل سیگاری، حاج فرج نعمت‌زاده، حاج موسی ابریشمچی، حاج سید مصطفی عالی نسب، حاج ابوالفضل احمدی، حاج کریم انصارین، حاج حسین کاغذیان، حاج بیوک جورابچی، حاج عباسعلی خامه چی، حاج محمد کلاهی و... بودند. 

متأسفانه همزمان، گروهی از متحجرین! و افراد متعلق به دوران پیشین! نیز در حوزه به مخالفت پرداختند و در این اخلال و تخریب، تا آنجا پیش رفتند که مدعی شدند طلبه‌ها دیگر درس نمی‌خوانند! و همه «روزنامه نویس»! شده‌اند... و نزدیک بود که ذهن مرحوم آیت‌الله بروجردی را که عملاً با نشر مجله مکتب اسلام موافقت کرده بود، مشوب سازند.

اما فعالیت و اقدامات اعضا مکتب اسلام بویژه امام موسی صدر و مرحوم علی دوانی و دیگر افاضل که در نزد آیت‌الله بروجردی محترم و محبوب بودند، این مسئله خاتمه یافت و مجله به انتشار خود ادامه داد.

  

مجله همکاران دیگری هم غیر از اساتیدی که نام بردید داشت؟

البته اساتید دیگری هم به تدریج به عنوان افراد و شخصیت‌های مستقل غیر وابسته به سازمان مکتب اسلام، مقالاتی در مجله می‌نوشتند که اسامی بعضی از آنها ـ که به خاطرم مانده ـ عبارت است از آیات عظام و حجج اسلام آقایان: علامه سید محمدحسین طباطبایی، لطف الله صافی گلپایگانی، سید موسی شبیری زنجانی، محمد موحدی لنکرانی، علی احمدی میانجی، احمد آذری قمی، سید مهدی روحانی، حسین شب زنده دار، شهاب‌الدین اشراقی، محمد جواد باهنر، عبدالمجید رشیدپور، سید غلامرضا سعیدی و... یعنی این بزرگان عضو هیئت تحریریه و مؤسس نبودند، اما با مجله همکاری داشتند و گهگاهی مقالاتی می‌نوشتند که در مجله درج می‌شد.

 

پس از کناره‌گیری و یا استعفای جمعی از آقایان، اداره تحریریه مجله به چه صورتی در آمد؟

کناره‌گیری یا سفر بعضی از اساتید و بزرگان به تهران، مشهد، شیراز و لبنان، البته برای مجله سنگین بود، ولی چون نشر مجله یک اقدام جمعی بود و به «فرد» خاصی وابسته نبود، همچنان به راه خود ادامه داد و به نظرم از سال سوم انتشار، گروه دیگری از فضلا به عنوان «هیئت تحریریه فرعی» در کنار «هیئت تحریریه اصلی» که در آن ایام فقط چهار نفر از آنان حضور داشتند ـ ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، حسین نوری، علی دوانی ـ به یاری مجله شتافتند و فارغ البال‌تر از دوستان دیگر، به نوشتن مقالات جدید در زمینه‌های مختلف پرداختند. اعضاء این گروه عبارت بودند از: عباسعلی عمید زنجانی، حسین حقانی زنجانی، زین العابدین قربانی، محمد مجتهد شبستری، علی حجتی کرمانی، رضا گلسرخی کاشانی، یعقوب جعفری و اینجانب سید هادی خسروشاهی. 

پس از چند سال، برای تکمیل کادر مجله و به علت اشتغالات گوناگون اعضاء اصلی و فرعی مجله، دوستان و فضلای دیگری به عضویت تحریریه مجله پیوستند که عبارت بودند از آقایان: داود الهامی، مهدی پیشوایی، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، کامل خیرخواه، هادی دوست محمدی، علی اکبر حسنی و شهید سید محمد کاظم دانش. این دوستان را شاید بتوانیم بگوییم که «نسل سوم» هیئت علمی یا تحریری مجله بودند.

  

گفته می‌شود که در اثر اختلاف بین مؤسسین، چندین امتیاز مجله دیگر گرفته شد؟

اول باید عرض کنم که سمت صاحب امتیازی مجله در آن شرایط و جوّ حوزه، کار مطلوبی بشمار نمی‌آمد و در واقع نوعی «فداکاری» لازم بود که کسی این عنوان را بپذیرد. سرانجام آیت الله ناصر مکارم بین همه اعضاء با از خودگذشتگی این مسئولیت را پذیرفت و امتیاز مجله «درس‌هایی از مکتب اسلام» پس از پی گیری های لازم، به نام ایشان صادر شد...

 بدنبال احضار ایشان به «فرمانداری» و اخطار به اینکه مجله را متوقف کنند، امام موسی صدر با داشتن مدرک لیسانس، امتیاز مجله دیگری بنام «از مکتب اسلام» را دریافت نمود تا اگر امتیاز اول، مشکلی دراز مدت یافت از امتیاز دوم استفاده شود... که با مهاجرت ایشان به لبنان از این امتیاز، استفاده نشد و ممنوعیت انتشار «درس هایی از مکتب اسلام» هم با اخطار آیت الله بروجردی برطرف گردید و ظاهراً فرمانداری قم، کتباً عذرخواهی نمود! و مجله به انتشار خود ادامه داد.

  

عکس‌العمل رژیم در مقابل انتشار مجله چگونه بود؟

رژیم در بدو امر، با توجه به پشتیبانی آیت‌الله بروجردی و بعضی دیگر از مراجع مطرح قم، حساسیتی نسبت به انتشار مجله نشان نداد، بویژه که مطالب و مقالات مجله هم مسائل کلی را مطرح می‌کرد و به ظاهر برخوردی مستقیم با رژیم نداشت. اما مدتی بعد و پس از انتقاد صریح مجله از مواضع ضد دینی رژیم، از جمله مسئله کشف حجاب، حساسیت‌ها ایجاد شد و مجله برای نخستین بار در سال ۱۳۴۰ توقیف گردید. و سال بعد یعنی در ۱۳۴۱ باز به علت نشر سرمقاله‌ای درباره مفاسد آزادی‌های نامشروع ناشی از کشف حجاب، باز مجله برای مدت دو ماه توقیف شد. بعد‌ها نیز مسئولین مجله، به علت نوشتن و نشر مقالاتی در انتقاد از وضع ناهنجار اجتماعی و یا مشکلات حاد اقتصادی مردم و مسائل مشابه، از سوی فرمانداری، ساواک و شهربانی قم، به دستور مرکز، بازخواست می‌شدند! و یا با تذکر! مواجه بودند. یک بار دیگر هم در سال ۱۳۵۵ به علت افشای مفاسد اجتماعی و هشدار به مسلمانان، در قطعه شعری از آقای علی اکبر صادقی رشاد، مجله توقیف شد که این بار این توقیف تا شش ماه ادامه یافت که باز با وساطت علمای حوزه علمیه قم و بعضی از روحانیون بانفوذ تهران، رفع توقیف بعمل آمد.

  

مکتب اسلام را کسانی راه انداختند که در حال حاضر اکثر آن‌ها از مراجع شاخص جهان اسلام به شمار می‌روند و به نوعی مکتب اسلام نقطه پیوند و محل تجمع نخبگان حوزه در آن زمان به شمار می‌رود به نظر حضرتعالی چه چیزی باعث این پیوند و همکاری بوده است؟

بطور اجمال، مؤسسین اصل، مجله مکتب اسلام، بدون استثناء از نخبگان و فرهیختگان حوزه علمیه قم بودند و با توجه به مقام علمی آنها، در زمینه‌های مختلف، توانستند این مجله را پایه‌گذاری و منتشر سازند . متأسفانه کنار رفتن و یا رحلت بعضی از چهره‌های شاخص و اشتغال بعضی دیگر از اعاظم به امور حوزوی و تدریس و تألیف و سپس مقید شدن به لوازم «مرجعیت» باعث گردید این پیوند مبارک، به تدریج از هم بگسلد و علیرغم تعاون و همکاری بزرگواران در اداره امور حوزه و مرجعیت و...، ـ از اهتمام به امور مجله مکتب اسلام ـ که از آغاز تهمت «روزنامه‌نگاری» را به همراه داشت ـ بپرهیزند و شاید هم کثرت نشریات و مجلات حوزوی را هم که بی‌تردید بسیار مفید و ارزنده و سازنده هستند ـ باعث شده باشد که آن‌ها ضرورتی برای «وقت گذاری» در این امر احساس نکنند!

 

 


منبع: برگرفته از گفت‌وگوی مرکز خبر حوزه با سید هادی خسروشاهی از اعضای هیئت تحریریه مکتب اسلام مکتب اسلام نشریات دینی سید هادی خسروشاهی حوزه علمیه حوزه قم موسوی اردبیلی سید موسی صدر علی دوانی

هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما