تأسیس مدارس دینی و احداث مساجد از سوی آیت‌الله بروجردی

تأسیس مدارس دینی و احداث مساجد از سوی آیت‌الله بروجردی

برگرفته از کتاب خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی نوشته علی دوانی منتشره از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال 1376

حمایت از حوزه‌های علمیه موجود و همچنین تأسیس مدرسه دینی در شهرهایی که فاقد حوزه بودند، مورد علاقه و توجه آیت‌الله بروجردی بود. یکی از آن موارد، ایجاد مدرسه دینی در شهر کرمانشاه بود که در یک نقطه مناسب شهر بنا گردید و متصدی این کار نیز یکی از افراد مورد اعتماد ایشان در کرمانشاه بود.(وی مرحوم آقاسیدمحمد میبدی بود که پس از وفات، آیت‌الله بروجردی، حاج شیخ عبدالجليل جلیلی را به سمت سرپرست مدرسه مزبور – که به اسم «مدرسه آیت‌الله بروجردی» نامگذاری شد. منصوب کرد) پس از اتمام ساختمان برای افتتاح مدرسه و چند شب سخنرانی به دستور معظم‌له در آذر ۱۳۳۵ شمسی به این شهر مسافرت نمودم (در تقویم جیبی خود تاریخ مسافرت به کرمانشاه را در 2/9/1335  و تاریخ مراجعت را 16/9/1335 یادداشت نموده‌ام). تا آن جا که به خاطر دارم سه نفر از علمایی که در قم بودند . آقای امام جمعه سده، آقای اشرفی اصفهانی و آقای شیخ عبدالجواد – به درخواست معظم‌له با جمعی از طلاب، که به نظرم می‌آمد بعضی از آنها هم کرمانشاهی بودند و در قم تحصیل می‌کردند، داوطلب اقامت و ادامه تحصیل در این شهر شدند.

 

تأسيس مسجد اعظم قم

یکی دیگر از اقدامات ایشان احداث مسجد اعظم قم بود. روزی که به دیدار معظم‌له رفته بودم فرمودند: «اگر بشود، میل دارم قسمت غرب و جنوب غربی حرم مطهر معصومه (س) هم متصل به خانه‌های مردم نباشد و خانه‌هایی که در این قسمت وصل به دیوار حرم است، خریداری شود و در آن محل تا لب رودخانه، مسجد بزرگی که رفع نیاز کند ساخته شود تا حریم حرم مطهر محفوظ بماند. بعد فرمودند که این کار نیاز به تبلیغ دارد تا مردم با ایمان هزینه آن را تأمین کنند. (روزنامه اطلاعات، مورخ سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۳۳ خبر ایجاد بنای مسجد را درج کرد و از مردم به منظور کمک به بنای آن استمداد نمود) نظر شما چیست؟» من گفتم: «لازم است این موضوع را در ماه مبارک امسال (اردیبهشت ۱۳۳۳ شمسی) در سخنرانی مسجد شاه عنوان کنم». فرمودند: «بسیار خوب. امید است زمینه فراهم شود و این کار عملی گردد).

در یکی از سخنرانیهای آن ماه در مسجد شاه، موضوع را مطرح کردم و گفتم که آیت‌الله العظمی بروجردی تصمیم دارند مسجد آبرومندی در کنار حرم ساخته شود. سپس ضرورت این امر را به تفصیل در منبر شرح دادم و شماره حسابی را هم در بانک ملی قم اعلام نمودم. چون این سخنرانی از رادیو نیز پخش می‌شد، در سراسر کشور انعکاس وسیعی یافت و مردم با ایمان چنان شور و هیجانی برای کمک به احداث این مسجد نشان دادند که واقعاً قابل تحسین بود.

دو ماه بعد در یازدهم ذی‌القعده سال ۱۳۷۴ قمری که مصادف با سالروز ولادت امام رضا(ع) بود، خدمت ایشان در قم رفتم. فرمودند در این یکی دو ماه که شما موضوع ساختمان مسجد را در مسجد شاه عنوان کردید آن قدر مردم از داخل و خارج کشور استقبال کرده‌اند و پول فرستاده‌اند که برای ثبت و ضبط آن دچار مشکل شده ایم. من هم به خاطر کسب این موفقیت خدا را شکر نمودم.

کلنگ بنای مسجد در همان روز میلاد مبارک امام رضا(ع) توسط آیت‌الله بروجردی طی مراسمی به زمین زده شد، اما کار ساختمان عظیم مسجد، هفت سال به طول انجامید و حدود ۸ میلیون تومان به پول آن روز هزینه برداشت. در شب افتتاح مسجد، معظم‌له خود در آن به جماعت نماز گزاردند. پس از نماز نیز من منبر رفتم و در خلال سخنرانی گفتم: «علی(ع) فرموده است: قدر الرجل على قدر همته (ترجمه و شرح نهج البلاغه به قلم سید علینقی فیض‌الاسلام، آبی جا، بینا، بی‌تا، ص ۱۱۱). یعنی ارزش شخص، بسته به همت اوست. این مسجد با عظمت، با همت عالی حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی ساخته شده است و اگر اراده و همت عالی ایشان نبود، چنین بنایی عظیم ساخته نمی‌شد».

تأسیس مسجد هامبورگ

یکی دیگر از اقدامات ارزشمند آیت‌الله العظمی بروجردی احداث مسجد هامبورگ بود. ایرانیان مقیم در این شهر که عمدتا به کار تجارت و فعالیتهای بازرگانی اشتغال داشتند، از معظم‌له درخواست نمودند که برای اعزام مبلغ و احداث مسجد اقدام نمایند و قول دادند که ایرانیان مقیم هامبورگ نیز در مصارف مسجد به قدر توانایی خود کمک خواهند نمود.

ایشان برای تبلیغ و بیان احکام، مرحوم حجت‌الاسلام محققی را به آنجا فرستادند و برای مرحوم میرزاعلینقی کاشانی که در هامبورگ اقامت داشت، نامه نوشتند که زمینی را در نقطه‌ای خوب و مناسب جهت احداث مسجد خریداری نمایند. این کار انجام شد و زمینی خریداری گردید و نسبت به تهیه نقشه مسجد و گرفتن مجوز ساخت آن علی‌رغم مشکلاتی که داشت، اقدام شد. تدریج با پولهایی که از ایران فرستاده می‌شد و پول مسلمانان ساکن هامبورگ، اسکلت مسجد شکل گرفت تا به زیر سقف رسید. مسلمانان علاقمند بودند که سقف مسجد با گنبد پوشیده شود و چون مهندسین آلمانی نمی‌دانستند که گنبد مساجد چگونه ساخته می‌شود؛ قرار شد یک مهندس را راهی ایران کنند تا از نزدیک با نحوه ساختن گنبد آشنا شود. او به تهران آمد و گنبد بعضی از مساجد تهران را مشاهده نمود. سپس به قم رفت و مایل بود که با آیت‌الله بروجردی نیز ملاقاتی داشته باشد. در آن ایام ایشان به علت عارضه قلبی بستری بودند، لذا ملاقاتی صورت نگرفت. او بعد به اصفهان رفت و مساجد مهم آن شهر را هم دید. در همان روزها که در آن شهر بود، خبر وفات آیت‌الله بروجردی از رادیو پخش شد. مهندس آلمانی از اینکه مردم سراسیمه به خیابانها ریخته و تمامی مغازه‌های خود را تعطیل کردند و به عنوان احترام به مقام مرجعیت، عزای عمومی و مراسم سوگواری و شیون و زاری برپا نمودند؛ بسیار حیرت زده شده بود.

بعد از وفات آیت‌الله بروجردی، هیأتی مرکب از تجار متدین تشکیل شد تا تکمیل مسجد هامبورگ را بر عهده گیرد. من هم در جلسات آنها شرکت می‌کردم و بحمدالله با کمک آنان بود که ساختمان مسجد به اتمام رسید.

سخنرانی در مدرسه علمیه تازه تأسیس در نجف اشرف

وقتی پس از معالجه – که شرح آن در بخش خاطرات بعضی از سفرها آمده است . به اتفاق برادر و فرزندم از آلمان به شهر ژنو در سوییس آمدیم و برای بیروت ویزا گرفتیم، از بیروت به دمشق رفتیم و در آنجا هم ویزای بغداد را گرفتیم. از بغداد به نجف اشرف رفتیم و بر آیت‌الله خویی وارد شدیم. مرحوم آقا شیخ نصرالله خلخالی از من دعوت کرد تا در مدرسه آیت‌الله العظمی بروجردی – که تازه بنایش تمام شده بود – سخنرانی کنم. به دلیل عمل جراحی عذر خواستم، ولی چون اصرار کرد، گفتم فقط یک شب منبر می‌روم. به اصرار زیاد ایشان یک شب دیگر هم وعده دادم. بعد به درخواست آیت‌الله خویی یک شب دیگر هم وعده دادم و سه شب در مدرسه آیت‌الله العظمی بروجردی منبر رفتم. اجتماع مردم و طلاب فوق‌العاده بود.


هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما