اسلام چیزی است و مسلمانان چیز دیگری
نگاهی به دو مقاله از آیتالله قدوسی

آیتﷲ قدوسی را با نام مدرسهٔ حقانی میشناسند. شاید همین عنوان، همچنین ورود ایشان به عرصهٔ سیاست، سبب شده است تا اندیشهٔ وی ناشناخته بماند. آیتﷲ قدوسی، داماد مرحوم علامه طباطبایی بود. این قرابت با علامه کافی بود تا بر مبانی اندیشهٔ اسلامی واقف گردد و به مواجهه با دستاوردهای دنیای مدرن بپردازد.
اسلام چیزی است و مسلمانان چیز دیگری
آیتﷲ قدوسی با دغدغهای که در موضوع اسلام و دنیای جدید داشت، مقالهای نگاشت و از تعارض رفتارهای مسلمانان در دنیای معاصر گلایه کرد. ایشان در مقالهٔ «اسلام چیزی است و مسلمانان چیز دیگری» به یاد آورد که یکی از رجال تهران گفته بود: در یکی از شبهای ژانویه که به دعوت یکی از رفقا در جشنی شرکت کرده بودم، در گوشه مجلس پیرمرد کهنسالی را دیدم در حالی که مرتب مشغول شراب نوشیدن و میگساری بود، سرسختانه و متعصبانه از اینکه چرا مسلمانها در شب تولد پیغمبر اسلام(ص) اینگونه ابراز احساسات و علاقه نمیکنند، اظهار تأسف میکرد!
آیتﷲ قدوسی سپس به تأمل در این عبارت میپردازد و میگوید: با خود میاندیشیدم آیا انعکاس این عمل مسلمانها در کشورهای خارجی غیر مسلمان چگونه است؟ آنها دربارهٔ مسلمانها چه فکر میکنند؟ مسلمانها را چگونه ملتی میدانند؟
وی سپس تذکار میدهد که میبایست میان اسلام و مسلمانی تمایز نهاد. به گفتهٔ او، مسلمان امروزی، هم روزه میگیرد، هم رشوه میگیرد و هم از اموالی که از رشوهخواری تهیه شده به فقرا و مستمندان کمک میکند! هم نماز میخواند و هم خانه مردم را بدون رضایت صاحبش تصرف کرده و تخلیه نمیکند! هم کمفروشی میکند و هم مکّه میرود، هم ایمان به روز جزا دارد و هم شنای کنار دریای رامسر را با آن وضع ننگین فراموش نمیکند! هم مسجد میرود و هم سینما میسازد! هم مجلس تعزیه تشکیل داده و بر مظلوم گریه میکند و هم ظلم میکند! اینها و امثال آن یک سلسله اعمالی است که با هیچ اسمی مسما نمیشود، و با هیچ قاموسی معنی نمیگردد. (چهار مقاله از آیتﷲ قدوسی، ص ۲۵)
آیتﷲ قدوسی از این مَشی مسلمانان در دنیای جدید گلهمنداست و بر آن است تا نام «اسلامی» را از اینگونه رفتارها بزداید. به همین علت عنوان میکند که دو گناه بر دوش افرادی است که با نام مسلمانی، رفتارهای ناروا انجام میدهند: «… اینجاست که با جرئت میشود گفت مسلمانانی که بر خلاف دستورات مقدس اسلام بدون هیچگونه مجوّز شرعی خود را به دل دریای این مجتمع بیقیدوشرط امروزی زدهاند باید بدانند که در پیشگاه خداوند از دو جهت مسئولیت دارند: اول، مسئولیت اعمالی که در دیانت مقدس اسلام گناه و معصیت شمرده شده است. دوم از این جهت که اعمال آنها در نظر اشخاصی که اطلاع صحیحی از حقائق اسلام ندارند معرفی نادرستی مذهب اسلام است و این خود لطمه بزرگی به اساس دین و پایه محکم قرآن مجید است. (همان، ص ۳۰)
وی سپس وظیفهٔ مبلغان و نویسندگان را یادآور میشود: «در این میان باید اعتراف کرد که وظیفهٔ مبلغین کنونی سنگینتر از وظایف مبلغین سابق است زیرا در دنیای کنونی که با وسایل مجهّز خود، مانند یک خانه شده و تمام اعمال و حرکات روزانه ما دائماً در مجلات و جراید ملل غیر مسلمان منعکس است به حکم «آنچه در خانه است مال صاحبخانه است» آنهایی که از اسلام فقط اعمال و رفتار مسلمانها را میبینند، اینها را به حساب اسلام میگذارند و اگر مصلحان کنونی جامعه مسلمین حساب اسلام را از مسلمانان جدا نکنند، این همه عمل غیر مشروع مسلمانها و این همه اوضاع تأسفآور کشورهای مسلمان، مسلماً نخواهد گذاشت که هیچ فردی به اسلام رغبت کند…».
مواجههٔ مسلمانان با دستاوردهای دنیای جدید، البته دغدغهٔ بسیاری از متفکران بوده است. هویت اسلامی در دنیای جدید با چالش مواجه شده است. داریوش شایگان بحث از «هویت چهلتکه» را عنوان کرده است و از هویتهای مختلفی که بشر جدید با آن دستبهگریبان است سخن به میان آورده و عبدالکریم سروش سخن از «سه فرهنگ» کرده و هویت ایرانی را در دنیای جدید مورد واکاوی قرار داده است.
آیتﷲ قدوسی اما در این نزاع، راهکاری را برای انسان مسلمان ارائه نمیدهد. تنها دغدغهٔ آیتﷲ در این مقاله آن است که باید میان رفتار مسلمانان و اصل و بنیان دین اسلام تفکیک نهاد تا بر دامان اسلام غباری ننشیند و بر ساحت کبریاییاش خدشهای وارد نیاید. اما اینکه انسانِ سرگشتهٔ مسلمان، در این دنیای کنونی چگونه باید زیست مؤمنانه کند را آیتﷲ قدوسی پاسخی ندادهاند و سخنی از آن به میان نیاوردهاند.
آیا دعا در قرن بیستم مؤثر است؟
آیتﷲ قدوسی مقالهٔ دیگری نگاشتهاند با این عنوان که آیا دعا در قرن بیستم مؤثر است؟ ایشان با دغدغهای که در باب انسان معاصر دارند، بحث از دعا در دنیای جدید را پیش میکشند. ایشان عنوان میکنند که دعا یکی از دستورات مسلّم اسلام و سایر ادیان است اما باید دید نظر افرادی که اصولاً با این تعلیمات آشنایی ندارند در این باره چیست؟ و دربارهٔ دعا چگونه قضاوت میکنند؟ وی دغدغهٔ انسان امروز را اینگونه به تصویر میکشد: «انسان امروز با خود میگوید در دنیایی که قدرت علم و دانش پرده از روی مجهولات برداشته، راز تمام عجایب با قدرت این سرپنجه فاش و آشکار گردیده، دیگر مفهومی برای دعا باقی نیست، فقر و بیچارگی را باید با ایجاد کار و تأسیس کارخانه برطرف کرد، نه با دعا و شبزندهداری در گوشهٔ مسجد، باید امراض خطرناک مانند سل استخوانی و زخمهای چرکین و سرطانی را با شکافتن و عوض کردن استخوان و عمل جراحی درمان کرد نه با گریه و زاری…» (همان، ص ۱۴)
آیتﷲ قدوسی با طرح این پرسش در ذهن بشر جدید، نحوهٔ مواجهه با دعا را اینگونه بیان میکند: «بارها برای همه ما اتفاق افتاده که در زندگی معمولی و کارهای روزانه خود با مشکلات و گرفتاریهای گوناگونی روبهرو شدهایم و بعد از کوششهای فراوان و جدیّتهای خستهکننده نتوانستهایم آن مشکل را از میان برداشته و برای آن چارهای کنیم، مریض مورد علاقه داشتهایم که تلاش بیحساب و مداوای ممتد ما قادر بر شفای او نبوده است یا در فقر و فشار مخارج افتاده و راههای مختلفی که برای فرار از این بلا و بدبختیها در نظر بوده همه متأسفانه بینتیجه مانده و یک حالت تأثر شدید و ریشهدار در ما به وجود آمده است… در همین وقت است که انسان بالفطره حس استمداد از دیگران در او زنده شده و گاهی تنها بیان گرفتاری آن هم توأم با ریزش اشک که در اصطلاح مردم گلایه و شکوه نامیده میشود برای شخص گرفتار و مغموم بهترین کمک و مُعین است. در اینجا پیدایش رفیق و دوستی که با کمال صمیمیت حاضر باشد به دردها و پیشآمدهای او گوش دهد فصل تازهای در زندگی او میگشاید، و در همین موارد است که روانشناسان به ما اصرار میکنند که به شکوههای افراد عصبانی و غصهدار گوش دهید و کاری نکنید که شخص گلهکننده حس کند به مطالب و کلمات او با نظر بیاعتنایی نگاه میکنید.» (همان، ص ۱۵)
آیتﷲ قدوسی با ذکر این نمونه عنوان میکند که با توجه به این نکته که در اغلب موارد دعا برای رفع گرفتاری و حوائج است باید گفت دعا متضمن تمام نتایج روانی بلکه این مراحل را به نحو کاملتری اجرا میکند زیرا بیان همّ و غم و اندوه کمک بزرگی به وضع روحی شخص گرفتار میکند. در نظر آیتﷲ قدوسی، یکی از کارکردهای قابل اعتنای دعا در دنیای معاصر، همین التیام درد روحی است که میتواند از مصائب فرد دردمند بکاهد و گوش شنوایی را برای شنیدن مشکلات آدمی بیابد.
نکتهٔ دیگری که آیتﷲ قدوسی بر آن انگشت میگذارد، اشتباهی است که در فهم مقولهٔ دعا در دنیای معاصر رخ داده است. ایشان میگوید: برخی گمان کردهاند که اگر در اسلام برای دعا دستور اکید داده شده معنایش این است که مثلاً شخص فقیر کار و زندگی را بگذارد و برود در گوشه مسجد برای مخارج روزانه خود دعا کند تا از سقف مسجد پولی برای او به زمین بریزد، یا اگر کسی مریض است بدون مراجعه به دکتر و خوردن دوا متوقع باشد که فقط دعا درد و مرض او را علاج کند، و همینگونه اشتباهات باعث شده که یک سلسله ایرادهای بیجا به مبانی دستورهای اسلام بنمایند با اینکه گمان یک تهمت روشن و یک افترای واضح است و در هیچ جای دستورات مذهبی دعا جانشین کار و کوشش و عوض دوا و دکتر معرفی نشده است، بلکه اگر کسی از تعقیب کار برای تهیه مخارج روزانه خود و خانوادهاش کوتاهی کند و یا آنکه در موارد امراض خطرناک از مراجعه به دکتر خودداری نماید به حکم قوانین اسلام فاسق و دعای چنین شخصی از نظر مذهبی بیارزش است.
آیتﷲ قدوسی سپس خطاب به جوانان مسلمان میگوید: «ما تنها تقاضایمان از جوانان روشنفکر مسلمان این است که دربارهٔ امور مذهبی زود قضاوت ننموده و در تمام مباحث مذهبی با دانشمندانی که قادر بر پاسخ ایراد و اشکالات وارده هستند، قبل از قضاوت تماس بگیرند».
توصیهٔ آیتﷲ قدوسی، سفارش دردمندانهای است. دردی که مسلمان امروزی با آن دستبهگریباناند و پاسخی بر تناقضهای رفتاری امروزشان میطلبند. تناقضهایی که باید با فهم صحیحِ شیوهٔ مسلمانی در دنیای کنونی مرتفع گردد.
مباحثات
علی قدوسی
همرسانی






مطالب مرتبط
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ

نظر شما