به مناسبت اولین سالگرد درگذشت آیت الله حسن زاده آملی
فلسفه بدون کتمان؛ تغییر سنت تدریس فلسفه و عرفان در حوزه قم

نقد و انتقاد یکی از مهمترین ویژگیهای لازم در جهت توسعه محتوایی و تعمیق تفکرات و تاملات بشری است. در فضای معرفت بشری اساسا بدون تفکر نقاد نمی توان آرزو داشت تا پیشرفتی رخ دهد و تکرار مکررات اگر چه تا حدودی برای تثبیت علم لازم است اما شرط کافی برای نوآوری در علوم نیست.
می توان ادعا کرد یکی از مهمترین پیش نیاز های نقد، اطلاع جامع و کامل و دقیق از موضوع مورد نقد است. یعنی تا هنگامی که موضوع روشن نباشد و همه جوانب و ظرایفش بیان نشده باشد نمی توان امید داشت تا ناقد، نقدی راه گشا داشته باشد و در صورتی که نقد فارغ از جنبه های اصلی موضوع باشد عموما تبدیل می شود به کنایه زدن های علم گونه و خرده گیری های عوامانه.
پس بیان واضح منظور و شفافیت در ارائه دقایق علوم مهمترین خدمتی است که عالمان هر علمی می توانند به آن علم کنند زیرا در این کار دو فایده بزرگ نهفته است اولی آموزش صحیح به شاگردان و علاقه مندان و دوم سفره آماده ای برای ناقدان پهن کردن که در نهایت امر هر دو مورد به نفع پیشرفت علم خواهد بود.
آیتالله حسنزادهآملی ویژگیهای برجسته فراوانی داشت و از نظر جامعیت در علوم مختلف و ذوفنون بودن ممتاز و نیز از نظر سیر و سلوک معنوی و باطنی بسیار وارسته بود و از حیث تحقیق و تدریس هم موفقیتهای بزرگی را به دست آورد. یک عالم مردمی بود و عمر خود را در ارتباط مستقیم با مردم گذراند.
علوم اسلامی دو گونه است؛ برخی جنبه رسمی و عمومی دارد؛ مانند فقه، تفسیر، حدیث و کلام که همه میتوانند از آنها آگاهی پیدا کنند و اساتید این علوم در دسترس هستند. برخی نیز به افراد خاصی منحصر میشود و با محدودیتهایی مواجه است و افراد خاصی توفیق پیدا میکنند که این علوم را کسب کنند، فلسفه و عرفان یا علوم غریبه اینگونه هستند. همچنین این علوم پیوسته در حوزههای علمیه و در میان علما هست، اما برای عمومی کردن آنها موانعی وجود داشته است و حتی گاهی درس عمومی فلسفه با مشکل مواجه میشود؛ چه رسد به مباحث بالاتر مانند عرفان نظری.
همین محدودیت ها برای بروز علنی این علوم یکی از مهمترین موانع در ایجاد بستر مناسب برای رشد آن ها بوده است زیرا منتقدان راستین که همیشه بیشترین خدمت را به علوم می کنند دسترسی به تقریر کامل و جامعی نداشته اند فلذا نقدهایشان عموما دارای کاستی بوده است. علامه حسن زاده به خلاف اساتیدشان که اهل مراعات و رعایت جهات مختلف بوده اند و عموما فلسفه و عرفان را جزو کالای قاچاق مدارس دینی می دانستند به صراحت دست به عمومی کردن این علوم زده و کنه مطالب و دقایق عرفانی را به صورت علنی بیان می کردند.
در یک قرن اخیر در حوزههای علمیه علوم عقلی شرایط مساعدی نداشت، در حالی که فقه و اصول رواج داشت. در قبال آن معارف عقلی و عرفانی نه تنها در حاشیه بلکه در غربت و انزوا بودند و بدبینی به آنها ترویج میشد و فراگیری این علوم برای طلبهها سخت بود.
مرحوم آیتالله حسنزاده آملی در سال ۱۳۴۲، که تقریبا تحصیلات علمیاش در معقول و منقول به کمال رسیده بود، از تهران به قم رفت و تدریس را آغاز کرد. ایشان با بقیه اساتیدی که در حوزه قم بودند یک تفاوت داشت و آن اینکه از حوزه فلسفی و عرفانی تهران آمده بود و فضای تهران و حوزه آنجا و آزادیهای فکری و عقلی این شهر او را به گونهای پرورش داده بود که وقتی وارد حوزه قم شد این محدودیتها را به حداقل رساند. ایشان برای طرح این مباحث، گامهایی جدی برداشت و از اقران خود پیشتر آمد و این متون را چندین بار تدریس کرد. تمهید القواعدی که علامه طباطبایی در آن حلقه محدود تدریس کرده بود، علامه حسنزاده چهار مرتبه تدریس کرد و فصوصالحکم را، که تدریس آن یک درس قاچاق تلقی میشد و در حوزه علمیه قم برادر مرحوم علامه طباطبایی آن را به برخی از شاگردان خاصش مخفیانه درس داد نیز چهار بار تدریس کرد. همچنین مصباحالانس را هم درس داد.
این اولین گام بود تا بین نخبگان حوزوی این متون مطرح شود، اما او به این اکتفا نکرد و گام دومشان این بود که معتقد بود این مباحث حتیالامکان از چارچوب حوزههای علمیه بیرون رود و دیگران هم از این معارف اطلاع یابند. هر بار که در تابستان به آمل سفر میکرد، به بیان معارف برای مردم میپرداخت و مباحثی را که برخی جرئت نداشتند برای طلبهها مطرح کنند، بیان میکرد.
همین روش علامه باعث شده است تا در دوران معاصر منتقدان بتوانند منظور دقیق مطالب بزرگان عرفان و فلسفه را با تقریر یکی از بزرگترین اساتید این فنون در اختیار داشته باشند و دیگر دچار خطای فهم نشوند. علاوه بر اینکه به دلیل صراحت بیان آیت الله حسن زاده در این زمینه تقریبا کسی نمیتواند مدعی شود ایشان در بیان اسرار عرفانی و حاق مطلب کتمان و یا تقیه کرده اند. از این رو میدان برای منتقدان باز است تا در دریای متون فلسفی و عرفانی شنا کرده و به نقد نظرات فیلسوفان و عارفان بپردازند.
تقریبا در دوران معاصر شاگردان مرحوم میرزا مهدی اصفهانی که موسس مکتب تفکیک و پیشگام نقد فلسفی هستند در زمره همین منتقدان قرار می گیرند. اصحاب مکتب تفکیک با رجوع به متون اصیل و تقریرات دقیق اساتیدی همچون علامه حسن زاده با دقت، مطالب به تعبیر خودشان خلاف عقل و عقلانیت فطری را استخراج کرده و مورد نقادی قرار می دهند. روشن است که وجود جریان نقد فلسفی باعث می شود تا متحجرانی که بدون شناخت این علوم آن را رد و انکار می کنند از میدان خارج شده و عرصه برای اهل علم و دانش و معرفت گسترده شود تا در تضارب آرا نور معرفت زاییده شود.
حسن زاده آملی فلسفه صدرایی عرفان علامه طباطبایی حوزه تهران حوزه قم صدسالگی حوزه
همرسانی






مطالب مرتبط
- نفوذ ساواک به جلسه سری روحانیون مبارز
- مدرسه قم؛ از «قوانین» تا «قانون»
- وقتی حاج شیخ «قانون مدنی» را دید گفت: اینکه همان فقه ماست، فقط شما بهجای «مسئله» از واژه «ماده» استفاده کردهاید
- شیخ عبدالکریم حائری: میدانم که به دلیل وارد نشدن به سیاست، بدنام خواهم شد
- آیت الله گرامی: امام درباره اختلاف شهید مطهری و دکتر شریعتی گفت من بنای مداخله ندارم و از اختلافاتی که وجود دارد، متأسفم
- مهاجرت به قم، فصل جدیدی در زندگی سید جعفر مرتضی عاملی / تحلیلی از ویژگی های حوزه قم از زبان علامه
- مقایسه درس آیت الله حجت با درس آیت الله بروجردی
- امام خمینی: جامعیتی که آیت الله بروجردی داشت در بقیه نبود
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ

نظر شما