گفتگوی تفصیلی با حجت الاسلام احمد واعظی پیرامون تجربه صدساله حوزه علمیه قم

واعظی: ویژگی مهم امروز حوزه قم، «تقویت وجه اجتماعی» است

واعظی: ویژگی مهم امروز حوزه قم، «تقویت وجه اجتماعی» است

حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی «تنوع رشته های دانشی»، «تخصص گرایی»، «تقویت وجه اجتماعی»، «پر رنگ شدن وجه سیاسی» و «رشد نسبی تمایلات بین الملل» را از مهم ترین ویژگی های حوزه امروز برشمرد و نقدی بر کمرنگ شدن «سنت مباحثه» در حوزه امروز دارد و بیان می کند که اگرچه در حوزه کنونی به مسایل جدید فقهی توجهی ویژه می شود، اما نیازمند عمق و ژرف نگری بیشتری در مباحث هستیم. احمد واعظی معتقد است: حوزه اکنون که صد سال از تأسیس آن می گذرد، حوزه ای است که به لحاظ کمی بسیار گسترش پیدا کرده و کار ویژه های بسیار متکثری یافته و همین امر سبب شده تا خروجی های امروز حوزه به خصوص در عرصه «مجتهد پروری» و «فقیه پروری» در مقایسه با خروجی های محدود گذشته در مواردی ناموفق باشند و به کمال یافتگی یا بلوغ مورد انتظار دست نیابد.

گفت وگوی تفصیلی با استاد احمد واعظی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، نماینده رهبر انقلاب در امور دانشجویان خارج از کشور و عضو شورای انقلاب فرهنگی را ملاحظه می فرمایید:

اگر وظایف اصلی حوزه های علمیه را در پنج محور تربیت انسان های خلاق و صالح برای مرجعیت، مجتهد و استاد پروری، پژوهش و تولید علم، پاسخ به پرسش های اجتماعی و شبهات، و همچنین تبلیغ و ترویج معارف بدانیم، صد سال پس از تجدید حیات حوزه علمیه قم توسط حضرت آیت الله عبدالکریم حائری یزدی، حوزه قم تا چه اندازه به بلوغ خود در انجام وظایف محوله رسیده است؟

امروز سطح انتظارات و کارویژه هایی که برای نهادهای علمی و دینی و نهادی مانند حوزه تعریف می شود، بسیار با واقعیت های اجتماعی زمانه گره می خورد و در واقع تحولات فکری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، سطح انتظار از این نهاد و کار ویژه های آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و در حقیقت چنین نیست که در بستر زمان ولو یک زمان صد ساله، گذشته و حال را منهای زمینه های اجتماعی و تحولاتی که رخ داده، مقایسه کنیم.

حتی در رابطه با نهاد صرفاً علمی مثل دانشگاه، در طی ۲۰۰ سال گذشته لااقل با چهار تصور از دانشگاه رو به رو هستیم. قبل از قرن ۱۸ تا آستانه قرن ۱۹، تلقی که از دانشگاه وجود داشت، «آموزش محور» بود. در قرن ۱۹ یک متفکر آلمانی، دانشگاه «پژوهش محور» یا به عبارتی نسل دوم دانشگاه را مطرح می کند. در قرن ۲۰ و مخصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم که مساله اشتغال، کسب درآمد و کارسازی برای اشتغال زایی بسیار مهم می شود، نسل سوم دانشگاه که «کارآفرین محور» بود، مطرح می گردد و خروجی این دانشگاه کمک به اشتغال و تولید ثروت می شود. امروز نیز نسل چهارم دانشگاه در حال مطرح شدن است و این مرکز علمی به عنوان «تمدن ساز جامعه و صنعت» عنوان می شود؛ یا به عبارتی دانشگاهی که خروجی آن صرفا کارآفرینی و ثروت آفرینی برای دانش آموختگان نیست بلکه هدف بالاتری دارد و تلاش می کند با ارتباطاتی که به دست می آورد در جامعه خود و جوامع اطراف، تحول و تغییر ایجاد کند.

پس از پیروزی انقلاب سطح انتظارات از حوزه متفاوت و کار ویژه های جدیدی برای آن مطرح شد

حوزه های علمیه به خصوص حوزه علمیه قم نیز با یکسری تحولات اجتماعی درگیر بوده که بزرگترین این تحول، پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. این انقلاب از دلِ حوزه برخاست چون خاستگاه، رهبری و موتور محرک این انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، یاران ایشان و علما و فضلای حوزوی بودند که به این حرکت اصلاحی امام خمینی(ره) پیوستند و در نهایت انقلاب اسلامی ایران را رقم زدند و تحول عظیمی در کشور اتفاق افتاد، پس از آن سطح انتظارات از نهاد دینی و علمی حوزه متفاوت با گذشته شد و کار ویژه های جدیدی غیر از کار ویژه های سنتی برای حوزه مطرح شد.

قبل از انقلاب پرورش فقیه، مجتهد و استاد در شاخه های علوم انسانی، تربیت معلمین اخلاق، برطرف کردن حوائج دینی مردم، تبلیغ دین و فعالیت های این چنینی در دستور کار بود و پس از انقلاب، حوزه مجال تأثیرگذاری بسیار وسیع تری پیدا کرد؛ سطح انتظارات متعددی از این نهاد دینی و علمی به وجود آمد و اتفاقات مهمی حتی در حوزه دانشی رخ داد به عبارت دیگر انتظارات دانشی از حوزه به سطح علوم اسلامی بسنده نشد و حوزه بعد از انقلاب، احساس نیاز کرد که باید با حوزه های دانشی دیگر مثل شاخه های مختلف علوم انسانی که به نوعی شبکه باورها و ارزش های دینی را به تعارض می کشاند و چالش هایی ایجاد می کند، آشنا شود و سعی کند در صیانت از باورداشت های دینی و مراقبت از ارزش های اصیل اسلامی، مسلح به سلاح آشنایی با این حوزه های دانشی شود. بنابراین یک فضای جدیدی گشوده شد به عنوان مثال در عرصه بین المللی زمینه و فضای اینکه فضلا و روحانیون بتوانند فعال تر در امر تبلیغ دین ورود کنند، فراهم شد. در داخل کشور، نیز انتظار از حوزه این شد که بتواند نیازمندی های نظام را در عرصه های مختلف پاسخگو باشد.

امروز حوزه علمیه تا چه اندازه به  اهداف و کمال یافتگی خود در این کارکردهای ویژه رسیده است؟

این سوال را باید تحلیل کرد تا مشخص شود که منظور در کدام انتظارات و کار ویژه هاست؟ چرا که در کار ویژه های سنتی و کار ویژه های جدید تحولات مجزایی رخ داده است. در رابطه با کار ویژه های جدید، حوزه نوپاست. این کار ویژه ها بعد از انقلاب مطرح شدند و حوزه در این زمینه ها ورود کرد بنابراین سخن گفتن از بلوغ و کمال یافتگی در این کار ویژه های جدید، درست نیست. در رابطه با کار ویژه های سنتی مانند فقه، تفسیر و علوم اسلامی که حاصل قرن ها تلاش علمی است، حوزه همراه با چالش هایی، این مسیر را ادامه داده است.

اگر بخواهیم قضاوت منصفانه ای کنیم، حوزه ی قبل از انقلاب یا حوزه سال های اولیه ی باز تأسیس توسط مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، از نظر تعداد بسیار محدود بود. فضای دانشی و فعالیت های حوزه به شدت علمی و سخت کوشانه بود. درست است که حوزه سال های اول تأسیس در شاخه های محدودی از علوم، خروجی های محدودی داشت، اما این خروجی ها بسیار قابل اعتنا و برجسته بودند.

خروجی های امروز حوزه نسبت به گذشته در مواردی ناموفق است

حوزه ی اکنون که صد سال از تأسیس آن می گذرد، حوزه ای است که به لحاظ کمی بسیار گسترش پیدا کرده و کار ویژه های بسیار متکثری یافته است و همین امر سبب شده تا خروجی های امروز در مقایسه با خروجی های محدود گذشته در مواردی ناموفق باشند.

در گذشته حوزه در عرصه مجتهد پروری و فقیه پروری موفق تر بود به این دلیل که در این چند کار ویژه، منزوی تر، درون ریزتر و ممحض تر از امروز بود. از این جهت اگر امروز را با گذشته مقایسه کنیم، نمی توانیم صحبت از کمال یافتگی یا بلوغ بیشتر کنیم.

عطف توجه حوزه امروز به مسایل جدید فقهی بیشتر از گذشته است

روا نیست که بگوییم حوزه امروز، فقهایی به مراتب قوی تر از فقهای قبل از انقلاب تولید می کند؛ اما از جهت تنوع شاخه های فقهی و تخصص گرایی در زمینه فقه و گشوده شدن فضای حوزه های دانشی و تلاش در جهت اینکه با مسایل روز و مستحدثه فقهی بیشتری درگیر شوند، حق مطلب این است که عطف توجه حوزه ی امروز نسبت به گذشته به مسایل مستحدثه و مسایل جدید فقهی بیشتر از گذشته است.

حوزه در رابطه با کار ویژه های جدید، به جای درخت تنومند، بیشتر حالت نهال را دارد به این دلیل که حوزویان با علوم انسانی جدید آشنا شده اند و با متون شاخه های مختلف علوم انسانی سعی می کنند به فضای فلسفه های تطبیقی و سلسله شاخه های دانشی که از جنس فلسفه علمی و دینی و فلسفه های مضاف است، ورود پیدا کنند.  از این جهت حوزه نسبت به گذشته رشد
 

 * دیدگاه شما نسبت به گسترش کمی امروز  حوزه جیست؟

 در اینکه حوزه امروز نسبت به گذشته رشد کمی قابل ملاحظه ای پیدا کرده، تردیدی نیست؛ اما این رشد کمی با خود چالش هایی را به همراه آورده است و نمی توان صرف نظر از این چالش ها، رشد کمی را به عنوان یک دستاورد، امر ممتاز و قابل اعتنا ذکر کرد. به عبارت دیگر اگر افزایش کمیت منهای چالش ها باشد، یک دستاورد است؛ اما واقعیت این است که کمیت گرایی با چالش هایی رو به رو بوده است که به برخی از این چالش ها اشاره می کنم.

در قرون اعصار در حوزه ها این چنین بوده که طلاب برای اینکه یک شخصیت علمی و معنوی برجسته ای پیدا کنند، توسط اساتید صالح و ممحض در طلبه پروری، تحت مراقبت بودند و این اساتید هنرمندانه و مشفقانه طلبه می پروراندند تا یک عالم با سواد و در عین حال معنوی و مهذب شود. اما وقتی کمیت گرایی افزایش یابد و اجازه دهیم در شهرستان های مختلف افرادی که بعضاً صلاحیت ها، فنون، علم و معنویت لازم جهت پرورش چنین نسلی از طلاب را نداشته باشند، حوزه ای تأسیس و آن را به شکل کاملاً اداری مدیریت کنند، این شکل از کمیت گرایی نمی تواند آن نتیجه مطلوب را تضمین کند و به ارمغان بیاورد. چنین چالشی که امروز با آن رو به رو هستیم، باعث شده تا محصولی که شاگردان حاج عبدالکریم حائری در گذشته در حوزه ها داشتند، با محصول امروز متفاوت باشد و در واقع از این جهت، کمیت گرایی در امر مهم تربیت و رشد معنوی و علمی تأثیر گذاشته است.

نقطه ضعف دیگر که شاید چندان محصول کمیت گرایی نباشد، اما یک چالش محسوب می شود، اینکه روش درس خواندن با گذشته متفاوت است. در گذشته عناوین درسی که طلبه در طول سال مشغول آن بود، عناوین محدودی داشت؛ در گذشته طلبه دو تا سه درس می گرفت، اما امروز نزدیک به سیستم دانشگاهی شده و واحدهای متعددی را در یک ترم باید بگذارند.

«سنت مباحثه» در حوزه امروز کمرنگ است

نقطه ضعف دیگر کمرنگ شدن سنت حسنه مباحثه است؛ امروز عمق و ژرف نگری و مطالعه در درس ها از سابق کمتر شده و بر خروجی تأثیر گذاشته است. زمانی که ما در حوزه مشغول تحصیل بودیم، نه تنها درس را پیش مطالعه می کردیم بلکه حتی پیش مباحثه داشتیم. بنده در زمانی که طلبه بودم قبل از اینکه به برخی از درس های حوزه از جمله لمعه و اصول بروم، با هم بحث های خود، پیش مباحثه می کردیم و در کلاس درس فقط منتظر بودیم تا استاد موضوعاتی که در بحث خود اختلاف نظر داشتیم را تحلیل کند. البته همه ضعف ها و چالش ها به کمیت گرایی بر نمی گردد، اما روش های تحصیل به گونه ای است که بر خروجی های علمی تأثیر گذاشته است.

یکی دیگری از چالش هایی که کمیت گرایی باعث آن شده، این است که اکنون مرکز مدیریت حوزه نمی تواند همه استعدادهای خوب خود را حفظ و مدیریت کند و این استعدادها را شکوفا و به ثمر برساند لذا این استعدادها گریز از حوزه پیدا می کنند و برخی با هر انگیزه ای .

از سوی دیگر کمیت گرایی گسترده برنامه درسی یا مدیریت آموزشی، این افراد را اقناع نمی کند لذا احساس نیاز می کنند که در فضای دانشی دیگری تحصیل کنند که به تعبیر حضرت آیت الله اجوادی آملی نهال فروشی اتفاق می افتد. در واقع حوزه به جای اینکه این نهال را به یک درخت تنومند و پر ثمر تبدیل کند، در همان مرحله که نهال است، از حوزه جدا می شود لذا ضروی است مرکز مدیریت حوزه برای حفظ و مدیریت استعدادهای خود چاره ای بیاندیشد.

آفت یا چالش دیگر اینکه کمیت گرایی گسترده، به طور طبیعی انرژی مدیریت حوزه را پخش می کند و وقتی این انرژی پخش شد، نمی تواند در مواردی که باید متمرکز باشد و به شکل خاص و ویژه، استعدادهای خوب خود را بپروراند.

البته نباید مساله کمیت را تماماً منفی دید. وقتی کار ویژه های روحانیت گسترده و سطح انتظارات از روحانیت متنوع و متکثر می شود، طبیعی است که باید به حد کافی نیرو داشته باشید تا بتوانید این انتظارات و کارویژه ها را پوشش دهید.

البته گاهی کمیت گرایی برای برخی از اقدامات لازم است. رسالت حوزه فقط پرورش عالم برجسته و فتح قله های دانش نیست. این همه مسجد در کشور داریم که فاقد روحانی است، این همه نیاز تبلیغی داریم و این موارد اشاره به وجه اجتماعی حوزه است که باید پوشش داده شود و کمیت کافی گاهی این امکان را به شما می دهد تا اینگونه کار ویژه ها و نیازها را پوشش دهید بنابراین باید به کمیت گرایی در حوزه ها همه جانبه نگاه شود و دقت شود که کمیت گرایی از یک جهت می تواند منشأ آفت شود و از جهتی امکان هایی را فراهم می کند که اگر به خوبی مدیریت شود، می تواند برخی از نیازهای واقعی جامعه را اجابت کند.

صحبت از حوزه علمیه امروز و مقایسه آن با حوزه علمیه گذشته به میان آمد. ممکن است کمی تفصیلی تر در باره ویژگی های حوزه علمیه امروز از نظر مکتب اجتهادی، تنوع علوم و  تخصص گرایی و وجه سیاسی و اجتماعی و حضور در عرصه بین المللی در مقایسه با گذشته صحبت کنید؟

حوزه ی امروز چند ویژگی دارد که این نهاد علمی و دینی را از گذشته متمایز می کند. قبل از تشریح این ویژگی ها، در مورد مفهوم «ویژگی» باید بگویم، ویژگی یعنی اموری که در حوزه امروز برجسته و قابل مشاهده است ولو مورد اتفاق نظر همگان نباشد. در حوزه ی ۷۰ سال پیش این ویژگی ها به شکل امروز برجسته و ملموس نبود؛ این ویژگی ها در چند محور است:

ویژگی اول؛ «تنوع رشته های دانشی» است. در گذشته شاخه هایی از علوم که حوزویان به آن می پرداختند، در متن و بطن حوزه محدود بود یعنی عمدتاً فقه، اصول، حدیث و رجال بود و حتی فلسفه آنطور که باید و شاید رونق نداشت چه رسد به اینکه شاخه های علوم انسانی مورد توجه باشد. اگرچه علامه طباطبایی و برخی از آقایان دیگر به تدریس تفسیر می پرداختند، اما حتی تفسیر در حوزه های قبل از انقلاب، به عنوان یک درس رایج نبود و گسترش پیدا نکرده بود.

لذا اگر امروز بخواهیم یکی از ویژگی های حوزه علمیه قم را ذکر کنیم، آن ویژگی «تکثر شاخه های دانشی» است که در حوزه به آنها پرداخته می شود یعنی به علوم اسلامی متنوع تر از گذشته، اشتغال ورزیده می شود. امروز مراکز تخصصی فلسفه، تفسیر، کلام، امامت، تبلیغ و … در حال فعالیت هستند.

در کنار این مراکز تخصصی، بخش قابل توجهی از طلاب فاضل معطوف به شاخه های علوم انسانی هستند. در حال حاضر بسیاری از دانش آموختگان حوزه در عرصه مطالعات سیاسی، فقه سیاسی و فلسفه سیاسی مدرک رسمی دانشگاهی گرفتند و به تحقیق و پژوهش مشغول هستند. برخی دیگر از طلاب نیز در علوم اجتماعی و شاخه های مختلف دانشی در حال تحصیل هستند. این ویژگی یعنی «تنوع رشته های دانشی» در حوزه گذشته نبود و شاید امروز نیز مخالفینی داشته باشد.

ویژگی دوم؛ «تخصص گرایی» حتی در شاخه های علوم اسلامی است. در گذشته فقه، اصول و فلسفه رایج بود، اما امروز تخصص گرایی بسیار حائز اهمیت است. به عنوان مثال «فقه» گرایش های مختلفی پیدا کرده و در زمینه های فقه اقتصاد، فقه سیاسی، فقه زن و خانواده و شاخه های مختلف فقهی، مراکزی تأسیس و رشته هایی تعریف شده اند و در بخش های مختلف حوزه و مراکز دانشگاهی و غیر دانشگاهی حوزه این رشته ها طلبه پرورش می دهند و فصل نامه ها و مجلات علمی در این موضوعات منتشر می شود. یا فلسفه متافیزیک و فلسفه رایج خوانده می شد و امروز به شاخه های مختلف فلسفه اشتغال ورزیده می شود. عده ای در فلسفه اخلاق و عده ای در زمینه فلسفه سیاسی و فلسفه هنر مشغول هستند.

از ویژگی های امروز حوزه علمیه قم، «تقویت وجه اجتماعی» حوزه است

 ویژگی سوم؛ که به نظرم بسیار مهم و پدیده ای است، مساله «تقویت وجه اجتماعی» حوزه می باشد. در گذشته وجه اجتماعی حوزه در دو عرصه بروز می کرد که یکی از این عرصه ها «تبلیغ» بود. در موسوم های تبلیغی مانند ماه محرم و ماه رمضان، طلاب خدمت دینی انجام می دادند. یا طلبه که از حوزه فارغ التحصیل می شد، در مسجدی امام جماعت یا منبری می شد و تبلیغ سنتی چهره به چهره در موسم های تبلیغی، یک ضلع وجه اجتماعی حوزه بود. ضلع دیگر وجه اجتماعی حوزه در زمانی بود که بلایایی مثل سیل و زلزله حادث می شد و سعی می شد از ناحیه مراجع، خدماتی به آسیب دیدگان عرضه شود. به یاد دارم در سال قبل از پیروزی انقلاب، فرزند رشید حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی در راه خدمت رسانی به زلزله طبس، مرحوم شدند. یا زمانی که در بوئین زهرا زلزله آمد، مرحوم آیت الله طالقانی کمک هایی جمع آوری و به این منطقه ارسال کردند.

اما به نظرم یکی از ویژگی های امروز حوزه علمیه قم، «تقویت وجه اجتماعی» حوزه است. در حال حاضر غیر از تبلیغ سنتی و کارکردهایی که در گذشته هم داشت، ما با انواع و اقسام گروه های تبلیغی و جهادی مواجه هستیم که بسیاری از طلبه ها به ویژه طلبه های جوان به حضور در این گروه ها اقبال نشان می دهند و احساس مسئولیت می کنند که در کنار مردم و با رنج های مردم باشند و سعی دارند تا حدودی آلام آنان را تسکین دهند.

این نوع از احساس وظیفه برخی از طلاب با رویکردهای معنایی مختلفی قابل بحث می باشد و ممکن است دارای عناوین متکثری باشد، اما نکته مهم این است که این وجه اجتماعی بسیار زنده و پویاست، نشانه این پویایی در زمان زلزله، سیل و شیوع کرونا ملموس بود؛ طلاب خودجوش در قالب گروه های جهادی به دل ماجرا می زنند و چه خطراتی را که متحمل نمی شدند. به عنوان مثال بدون هیچ چشم داشتی کفن و دفن بیماران کرونایی را انجام می دادند، در بیمارستان ها به بیماران کرونا خدمت رسانی می کردند و اقداماتشان بسیار در روحیه مردم و بیماران موثر بود. از مال خود بذل و بخشش می کردند و در کل هر طور که می توانستند امکاناتی را فراهم و به مردم خدمت رسانی می کردند. در حال حاضر برخی از گروه های تبلیغی به کمپ های اعتیاد می روند و سعی دارند تأثیرات مثبتی در نگاه و روحیه آنها داشته باشند. یا برخی از روحانیون در زندان برای زندانیان سخنرانی می کنند و سعی دارند، تأثیر معنوی و اخلاقی بر آنان بگذارند و آنها را به زندگی باز گردانند. لذا امروز بسیار وجه اجتماعی حوزه تقویت شده و به نظرم هر چه زمان می گذرد، این وجه باید بیشتر تقویت شود.

همانطور که اشاره کردم ممکن است که این ویژگی در حوزه امروز نیز مخالفانی داشته باشد که معتقدند کار طلبه مثلاً رسیدگی به بیماران کرونایی و سیل زدگان و زلزله زدگان و… نیست و طلبه باید پژوهش و تحقیق را اصل فعالیت های خود قرار دهد، اما معتقدم این انتظارِ به حقی از ناحیه مردم است که روحانیت و حوزه در کنار رنج ها و آلامشان باشند. همچنین با توجه به اینکه آسیب های اجتماعی بسیاری در کشور داریم، یکی از شعارهای اصلی حوزه باید حرکت به سوی جامعه مدنی و مردم باشد.

ویژگی چهارم؛ «پر رنگ شدن وجه سیاسی» حوزه های علمیه است. قبل از انقلاب، سیاست ورزی در حوزه ها گاهی امری منفی تلقی می شد و بدون تعارف باید بگویم که «مبارزه سیاسی و انقلابی» محدود بود.

زمانی یکی از بزرگان حوزه در میان جمعی در دفتر تبلیغات اسلامی سخنرانی می کرد و بسیار منصفانه گفت: «قبل از انقلاب، ما انقلابی نبودیم و بعدها با انقلاب همراه شدیم. انقلابی یعنی شکنجه، زندان و بیچارگی، دیده باشید. عده ای این شهامت و ایثار را داشتند و قبل از انقلاب در حوزه ها، رویکرد و عملکرد انقلابی داشتند، اما در زمانی عده ای که هیچ رنجی در انقلاب ندیده بودند و در جنگ هم حضور نداشتند، داعیه دار انقلابی بودن شدند.»

قابل انکار نیست که خاستگاه حوزه، انقلابی گری است. ربط حوزه علمیه با انقلاب، یک ربط واقعی و تاریخی است. رهبر انقلاب یک مرجع و از دل حوزه بود. پیش قراولان انقلاب از دل حوزه بودند، یاران اصلی حضرت امام(ره) در این نهضت، فضلا و بزرگان برجسته حوزه مانند شهید مطهری، شهید بهشتی بودند. رهبر معظم انقلاب، آیت الله هاشمی رفسنجانی، شهید باهنر و بسیاری از بزرگان و مراجع، امام(ره) را همواره همراهی و یاری می کردند. و امروز یکی از ویژگی های بارز حوزه برجسته شدن «وجه سیاسی» در این نهاد است. این ویژگی نیز شاید مخالفانی داشته باشد و تأکید دارم ویژگی هایی که ذکر می کنم را ممکن است همه حوزویان قبول نداشته باشند، اما به هر حال این ویژگی ها به عنوان یک واقعیت در حوزه ها وجود دارد و حوزه امروز نسبت به سرنوشت انقلاب و نظام حساسیت دارد و سعی می کند به طرق مختلف و براساس فهم و کارکرد خود، در خدمت موفقیت نظام باشد. در این مسیر برخی از حیث علمی و برخی از حیث عملی به نظام خدمت می کنند و برخی فعال سیاسی هستند و مناصب سیاسی را اشغال می کنند.

ویژگی پنجم؛ «رشد نسبی تمایلات بین الملل» در حوزه امروز است. در گذشته کسانی که تمایل ارتباط با فضای بیرون از مرزهای ایران را داشتند، بسیار اندک بود. شاید یکی از افراد شاخص در این عرصه، مرحوم سیدهادی خسروشاهی بود که با اخوان المسلمین مرتبط شده بود. شهید نواب صفوی و رهبر معظم انقلاب و اخوی ایشان آیت لله سیدمحمد خامنه ای نیز این روحیه را داشتند؛ اما امروز در مقایسه با گذشته این وجه تعامل بین المللی در حوزه ها بسیار تقویت شده است. به عنوان مثال دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم از حدود ۴۰ سال پیش آموزش زبان های انگلیسی و عربی را در حوزه شروع کرد و بیشتر فضلایی که زبان دان شدند، در دفتر تبلیغات حوزه این زبان آموزی را آموختند. در حال حاضر رشته دانش اجتماعی مسلمین و مطالعات منطقه ای در دانشگاه باقرالعلوم دفتر تبلیغات فعال است و بسیاری از طلبه های فاضل مسلط به چندین زبان در مقطع فوق لیسانس در این رشته، تحصیل می کنند. یا رشته های تحصیلی مرکز مطالعات اسلامی که بنده هم عضو هیئت امنای این مرکز علمی هستم، به زبان عربی و انگلیسی است و افرادی در سطح سوم و چهارم پرورش پیدا می کنند و حتی رساله های خود را به انگلیسی و عربی می نویسند یا تاسیس مرکر جهانی علوم اسلامی در حوزه علمیه قم که بعدا به جامعه المصطفی تبدیل شد. ۵ ویژگی که به آنها اشاره کردم، اهم ویژگی های حوزه امروز است.

 

 


شفقنا احمد واعظی صدسالگی حوزه صد سالگی حوزه حوزه قم مکتب قم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مرجعیت

هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما