به مناسبت 12 بهمن سالگرد مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی

میراث‌دار استقلال مرجعیت دینی در قم

میراث‌دار استقلال مرجعیت دینی در قم

آیت الله صافی گلپایگانی آینه تمام نمای تاریخ روحانیت در صد سال اخیر است، خاندانی اصیل که همه تجربه‌های روحانیت را در دوره پس از مشروطه، دوره رضاشاه، پسرش محمدرضا، و عصر انقلاب اسلامی پشت سر گذاشته است. آیت‌الله صافی، هم در این تجربه‌ها درگیر بود و هم به خوبی آنها را به خاطر داشت و از آنها عبرت گرفت. ایشان همواره با ایده روشن و استوار از کنار آن تحولات عبور کرد و به هیچ روی خود را تسلیم فضاهای تهدید یا تطمیع نکرده دامنش را آلوده نساخت و با نجابت سیاسی زندگی کرد. عمر طولانی، همراه با حافظه‌‌ای سرشار و بسیار نیرومند، و احساس مسوولیت و حساسیت وافر نسبت به آنچه در سطح عمومی و فکری جامعه‌‌ می‌گذشت، زندگی ایشان را به آینه تمام نمای تاریخ روحانیت در طول این صد سال به تصویر کشید و یک اسوه از آن عرضه کرد.

تمام حیات و زندگی علمی آیت‌الله صافی گلپایگانی از نظر تعلیم و تربیتی که روحانیت به صورت یک سنت اصیل و کهن داشت سپری شد. ایشان در دانش فقه و اصول، همزمان از نظر تحصیل، تدریس و نگارش، آن هم در سطحی بسیار عالی و شاخص، از سرآمدان و مراجع شناخته شده شیعه بود. با این حال تفاوتی آشکار با بسیاری از همطرازان خود داشت. او از آغاز اهل مطالعه همه گونه آثاری بود که در اطرافش انتشار‌‌ می‌یافت؛ نه فقط اهل مطالعه دقیق و کامل کتابها، که اهل نظر و تأمل و نقد در آنها هم بود.

یک خاطره شخصی دارم. زمانی از ایشان در باره مجله همایون که در سال ۱۳۱۳ش در قم منتشر‌‌ می‌شد سوال کردم. ایشان فرمودند: آن وقت در گلپایگان آن مجله را مطالعه‌‌ می‌کرده و نامه‌‌ای انتقادی هم برای آن نوشته که از سرنوشت آن بی خبر است. با مراجعه به مجله همایون، و بخش انتهایی آن، اثری از نامه را یافتم. این زمانی است که ایشان تنها ۱۶ سال داشته است. همه کسانی که اندکی ارتباط با ایشان داشتند‌‌ می‌دانستند اهل مطالعه جدی بودند، و این روحیه را در حد بسیار عالی تا آخرین روزهای زندگی داشتند. نه فقط کتابها و مقالات را‌‌ می‌خواندند بلکه آنچه را صلاح‌‌ می‌دانستند در باب محتوای کتاب، از تشکر یا تذکر، به صاحب نوشته اطلاع‌‌ می‌دادند.

در این زمینه بویژه اهل تشکر بودند، و از نوشته‌‌ای که خوششان‌‌ می‌آمد، به هر نحوی بود به صاحب آن اطلاع‌‌ می‌دادند. حضور ایشان در اخبار روز، و آنچه در فضای مجازی منتشر‌‌ می‌شد، به صورتی اعجاب آور بود، و در بسیاری از مواقع، پیش و بیش از بسیاری از همگنان خویش از تحولات آگاه بودند و موضع‌‌ می‌گرفتند.

خاطرمان هست که یک بار از یک قاضی در یکی از کشورهای اروپایی که حکمی در دفاع از حجاب زنی داده بود، تشکر کرد.

* و اما در امر تفاوت با دیگران، ایشان صرفا در حوزه فقه و اصول نماند، بلکه اهل تألیف و نگارش در حوزه‌های مختلف فکری که مربوط به کارهایشان‌‌ می‌شد بودند. بخش قابل توجهی از گرایش ایشان در نوشتن، نقد افکار و اندیشه‌هایی بود که به حریم تشیع آسیب‌‌ می‌زد. در حوزه مهدویت با نگارش کتاب ممتاز منتخب الاثر، و به طور کلی در بحث دفاع از تشیع، با نگارش کتاب مع الخطیب فی خطوطه العریضه قبل از چندین دهه، و با تألیف چندین اثر دیگر، بخش قابل توجهی از فعالیت‌های علمی را به این مسأله اختصاص داد.

در واقع، نسبت به انتشار مسائلی که آنها را انحراف فکری‌‌ می‌دانست، بی طرف نبود، و مرتب‌‌ می‌نوشت و یادآوری‌‌ می‌کرد. در ادب نگارش، بسیار مودبانه و آرام‌‌ می‌نوشت. به هیچ روی به کسی توهین‌‌ نمی‌کرد. گاهی نقدی‌‌ می‌نوشت اما حتی اسم شخص را که از او انتقاد کرده بود، به میان‌‌ نمی‌آورد و محتوای آثار او را در صدها صفحه نقد‌‌ می‌کرد. خودشان‌‌ می‌گویند که در این زمینه، یعنی دفاع از تشیع، به توصیه‌های مرحوم آیت‌الله بروجردی عمل کرده اند.

* آیت‌الله صافی از نظر سیاست دینی، رویه‌‌ای در ادامه فعالیت‌های آیت‌الله العظمی گلپایگانی داشت. خط آن مرجع در تمام دورانی که به مرجعیت اشتغال داشت، یعنی از زمانی پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی، همزمان، بر اساس نوعی واقع بینی سیاسی با ملاحظات خاص نسبت به مکتب تشیع بود. استقلال روحانیت و مرجعیت برای این دو بزرگوار، آقای گلپایگانی و آقای صافی، یک شرط اساسی و اصلی بود؛ اما معنای آن جدا شدن از سیاست و انزوا نبود. هر زمانی که لازم بود، با رعایت احتیاط تمام، در سیر تحولات حضورداشت.

ما‌‌ می‌دانیم مراجعی بودند که پس از همراهی با نهضت اسلامی، به تدریج و به دلایلی که هم آنها برای آقای گلپایگانی و آقای صافی هم مهم بود، از نهضت جدا شدند، اما خط این دو بزرگوار، هم پیش و هم پس از انقلاب، در مسیر همراهی با مردم و ماندن در متن تحولات همراه با نظارت و انتقاد بود.

هیچ گاه، به طور دربست در اختیار کسی قرار نگرفتند و همواره نامه و گفته‌های اعتراضی و انتقادی خود را داشتند. در تمام دوره حیات مرجعیتی آیت‌الله گلپایگانی، جناب آقای صافی، یار و یاور ایشان بود و مشاوره ایشان نقش اول را داشت. به توصیه ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی و برای سالها در شورای نگهبان فعالیت کرد، و پس از آن نیز به رغم بی توجهی برخی از محافل حوزوی که طالب مرجعیت ایشان نبودند و به دیگران پرداختند، با آرامش تمام به فعالیت‌های علمی و مرجعیتی خویش ادامه داد.

ایشان همواره، و تا آخرین لحظه، مدافع استقلال روحانیت به مثابه نیرویی دینی و تأثیر گذار در کنار مردم بود. البته که هیچ گاه سر انقلابی گری و شورش با کسی را نداشت و بر اساس همان روشی که در تمام عمر داشتند، و حتی پیش از آن خانواده پدری و سپس آیت‌الله گلپایگانی در پیش گرفته بودند، مسیر را دنبال کرد.

 

نظرات و نقش‌آفرینی‌های سیاسی و اجتماعی

آیت‌الله صافی گلپایگانی از جمله مراجعی بود که درباره مسائل اجتماعی و سیاسی اظهارنظر کرده و حتی در مواردی نامه‌هایی به مسئولان داخلی و خارجی نوشته است. از جمله در فروردین ۱۳۹۰ش، در پیامی به عبدالله پادشاه عربستان، از او خواست هر چه زودتر خاک بحرین را ترک نموده و از ملت مسلمان بحرین و تمام مسلمانان جهان عذرخواهی کند. برخی دیگر از این موارد:

اعتراض به کشته شدن مسلمانان در افغانستان به دست طالبان: ایشان ۲۴ تیر ۱۴۰۰ش در واکنش به وقایع افغانستان، در بیانیه‌ای اعتماد به طالبان با سابقه شرارت و آدمکشی را یک اشتباه بزرگ و غیر قابل جبران دانست. آیت‌الله صافی ضمن هشدار به دولت‌ها، مجامع بین‌المللی، سازمان کنفرانس اسلامی و دولت جمهوری اسلامی ایران، خواستار واکنش جدی به این حوادث شده و تأکید کرد سکوت امروز آن‌ها موجب پشیمانی و ندامت در آینده است.

اعتراض شدید به حکم اعدام شیخ باقر النمر در عربستان: آیت‌الله صافی گلپایگانی، ۲۵ مهر ۱۳۹۳ش، دادگاه‌های عربستان سعودی را بیدادگاه خواند و صدور حکم اعدام شیخ نمر باقر النمر را موجب تأثر و تأسف دانست و از وزیر خارجه ایران خواست تا دراین‌باره اقدام فوری انجام دهد. او همچنین در تیر ۱۳۹۵ش، سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم، از رهبران شیعه بحرین را محکوم کرد، مخالف تمام قوانین مدنی، انسانی و شرعی دانست و آن را موجب تعجب، تأثر و تأسف فراوان قلمداد کرد.

اعتراض به سختگیری‌ها علیه مسلمانان در چین: صافی گلپایگانی در آذر ۱۳۹۳ش، درباره سختگیری‌ها به مسلمانان در کشور چین اعتراض کرد و دراین‌باره ابراز نگرانی کرد. معظم‌له همچنین در تیر ۱۳۸۸ش نیز به کشتار مسلمانان در چین واکنش نشان داده بود و از وزارت خارجه ایران خواست وظیفه اسلامی و انسانی خود را به بهترین وجه انجام دهد.

فتنه داعش، فتنه بدنام کردن اسلام: آیت‌الله صافی گلپایگانی، خرداد ۱۳۹۵ش، فتنه داعش را فتنه بدنام کردن اسلام دانست و گفت: داعش باعث شده است دینی که برای حمایت از صلح و دوستی و حمایت از ضعفاست، در نظر دنیا اسباب اذیت و آزار مردم شود.

رسم‌الخط فارسی، جایگزین عثمان طه در خط قرآن کریم: آیت‌الله صافی گلپایگانی، ۶ مهر ۱۳۸۷، در دیدار مدیر و معاونان اداره اوقاف استان قم، بر لزوم چاپ قرآن با خط بومی تأکید کرد و وجود قرآن‌هایی با خط عثمان طه در خانه‌های شیعیان را اسباب شرمندگی دانست.[۴۷] او همچنین در بهمن ۱۳۸۹ش نیز رسم‌الخط عثمان طه را غلط ارزیابی کرده و گفت: قرآن باید با رسم‌الخط خطاط معروف ایرانی طبع شود و در اختیار همه مردم قرار گیرد.

استقلال حوزه‌های علمیه: آیت‌الله صافی گلپایگانی در موارد متعددی بر استقلال حوزه‌های علمیه تأکید کرده و در یک مورد، رمز موفقیت حوزه‌های علمیه شیعه در طول تاریخ را استقلال آنان و سر فرود نیاوردن در برابر قدرت‌ها دانسته است. ایشان همچنین تأکید کرده که استقلال حوزه همیشه باید محفوظ باشد و هیچ قانونی نباید آن را خدشه‌دار کند.

استقلال قاضی و قوه قضاییه: آیت‌الله صافی گلپایگانی در موارد متعددی بر استقلال قاضی و قوه قضاییه تأکید کرده است. به گفته ایشان، قاضی باید چنان استقلال و قدرتی داشته باشد که هر کسی را در هر مقامی باشد، بتواند احضار کند و احکام الهی را درباره او اجرا نماید. معظم‌له در دیدار رئیس دیوان عالی کشور، با تأکید بر اینکه قاضی نباید از هیچ مقام و قدرتی دستور بگیرد، استقلال قوه قضاییه را ضامن بقای نظام دانسته است.

اظهار نگرانی از فقر و گرانی و تورم و ربا: آیت‌الله صافی گلپایگانی در موارد متعددی بر اثرات ناگوار فقر و گرانی و تورم تأکید کرده و دولتمردان را به اتخاذ سیاست‌هایی برای تأمین زندگی مردم فراخوانده است. ایشان همچنین از وجود ربا در برخی از بانک‌ها گلایه کرده و تأکید کرده که تمام کارها و برنامه‌های بانک‌ها باید مطابق دستورات شرع باشد.

انتقاد از سیاست‌های کنترل جمعیت: آیت‌الله صافی گلپایگانی، دی ۱۳۹۳ش، اصلاح فرهنگ غلط درباره کنترل جمعیت را وظیفه همگان دانست و خواستار ترویج فرهنگ اسلام در این زمینه شد. ایشان پیش از آن در سال ۱۳۸۶ش نیز درباره عواقب فرهنگی اجتماعی کنترل جمعیت هشدار داده بود.

انتقاد از طرح گرانی بنزین: آیت‌الله صافی گلپایگانی در پی تصویب و اجرای «طرح گرانی بنزین» در سال ۱۳۹۸ش بیانیه‌ای صادر کرد و آورد: متأسفانه در حالیکه گرانی، تورم و بیکاری بسیاری از اقشار مملکت را در وضعیت سخت و ناراحت کننده‌ای قرار داده، طرحی در شب میلاد رسول رحمت (صلی‌الله علیه و آله وسلم) توسط سران قوا تصویب شد؛ که موجب تأسف و نگرانی شدید است. از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی می‌خواهیم که لغو این طرح را اعلام کنند و برای رفع مشکلات مردم، با مشورت بزرگان و اساتید علم اقتصاد اقدام فوری نمایند.

لزوم ارتباط با کشورهای دنیا با حفظ عزّت و اقتدار: آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی در دیدار اخیر با دکتر محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی توصیه کرده بود: باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم. اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید. امروز یکی از راه‌های اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور و با عزّت، با جهان در ارتباط باشیم که خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد. ایشان همچنین بیان داشته بود: گرانی برای مردم طاقت‌فرسا شده و تحمل آن برای مردم عزیزمان بسیار سخت و مشکل شده است. بنده بسیار نگران وضعیت اقتصادی و مشکلات مردم هستم. مردم نجیب و شریف کشور ما مستحقّ این وضعیت نیستند.

ضرورت ابلاغ پیام صلح و دوستی به جهانیان: آیت‌الله صافی گلپایگانی نیز در دیار اخیر خود با رئیس‌جمهور خواسته بود بنا به دستور آیه شریفه «اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم» مدیرانی صالح که حافظ منافع مردم و دانا و آگاه و دلسوز باشند انتخاب نمایید تا بتوانند به مردم شریف به نحو احسن خدمت نمایند و اگر کارها بر اساس عقلانیت و تدبیر انجام شود حتماً در امور پیشرفت خواهید کرد و زودتر به نتیجه خواهید رسید. باید با حفظ عزّت و اقتدار، با جهان در ارتباط بود و این دولت باید پیام صلح و دوستی را به جهانیان ابلاغ نماید.

توصیه‌های هشتگانه به اعضای شورای عالی حوزه‌های علمیه: آیت‌الله صافی در دیار با اعضای شورای عالی حوزه در دی‌ماه ۱۴۰۰ توصیه‌های هشت‌گانه خود را مطرح کرده بود: لزوم حفظ امانت اهل‌بیت علیهم‌السلام، محوریت معارف اهل‌البیت علیهم‌السلام، وجوب حفظ استقلال حوزه‌های علمیه، ضرورت رسیدگی به معیشت طلاب، لزوم احیای موقوفات حوزه‌های علمیه، ضرورت ارتباط‌گیری با جهان اسلام، لزوم حفظ احترام اساتید و لزوم توجه جدّی به امر تبلیغ و تعظیم شعائر.

 


اجتهاد صافی گلپایگانی شیخ المراجع مرجعیت حوزه قم صدسالگی حوزه صد سالگی حوزه آیت‌الله بروجردی آیت الله موسس مکتب قم شورای نگهبان

هم‌رسانی

مطالب مرتبط
نظر شما