شیخ عبدالکریم حائری: با اعتراض مخالفتی ندارم اما ...

هنگامی که بیش از دویست تن از علمای درسی از شهرهای مختلف ایران به نشانه مخالفت با رضاشاه و بعضی تصمیمات دولت او از قبیل تصدی موقوفات و سختگیری با مظاهر دینی و متحدالشکل کردن لباس به صورت اجباری و مسائل دیگر در قم اجتماع کرده بودند و مرحوم مدرس نیز جزء این جمع بوده است. مرحوم آیت الله حائری به اجتماع مذکور ملحق نگردید و بعضی از این بابت بر ایشان معترض بودند و اشکال می گرفتند.
مرحوم حائری در مقابل این اشکال ها و اعتراض ها می فرمود به اصطلاح علما خروج فرد مضر به مفهوم نیست و به آنان می گفته اند که: شما جمع کثیری هستید به دنبال مقاصد خود حرکت کنید من هم که شما را تخطئه نمی کنم. بنابراین اگر شما در این راه موفق شدید که مطلوب حاصل است، ولیکن اگر شکست خوردید اینجانب را از باب احتیاط برای روز مبادا بگذارید بمانم تا وساطت کنم.
پس از چند روز تیمورتاش وزیر مقتدر آن روزگار به اتفاق دو سه تن از رجال دولت از تهران به قم و به مدرسه فیضیه که محل اجتماع علما بوده است می رود. ضمنا رئیس تلگرافخانه قم را نیز به خود همراه می کند، وقتی به حضور علما می رسد می گوید اعلیحضرت و دولت مرا فرستاده اند تا ببینم علمای اعلام چه مطالبی دارند تا تأمین کنیم.
چند تن مسائل خودشان را از قبیل اینکه مشروب فروشی نزدیک مسجد ما دایر است یا فاحشه خانه در محله ما وجود دارد یا موقوفاتی را که سال ها به تصدی ما بوده است و اینک به نام اداره اوقاف می خواهند از ما خلع ید کنند و مطالبی از این گونه بیان می کنند، تیمورتاش تلگراف می نویسد و می دهد به دست رئیس تلگرافخانه قم که مخابره کن که به نظر آقایان تأمین شود، به بعضی دیگر هم جواب منطقی در جواب ایرادات می دهد و به بعضی هم تفهیم می کند که در خواست آنها اصولی نیست و همین امر تفرقه و تزلزل به وجود می آورد. گروهی هم از غربت خسته شده بودند به تدریج از مجتمع و قم راه دیار خود را در پیش می گیرند و تعدادی هم مقاومت می کنند از جمله آنها آیت الله فشارکی مجتهد محبوب مردم اصفهان بود.
تیمورتاش شب به حضور آیت الله فشارکی می رود و می گوید دریغ است که حضرت آیت الله آلت دست دشمنان مملکت بشوند خاصه اجانب، آیت الله فشارکی که از سادگی و زودباوری خاصی برخوردار بوده است در جواب می گوید من در این مقطع از سن و سال که تابوت به دوش دارم چگونه آلت دست اجانب واقع شده باشم؟ تیمورتاش می گوید: حضرت عالی معاذالله هرگز، ولی با وسایط و بدون اینکه آن جناب مستحضر باشید، بلکه این امر ممکن است با ده واسطه غیر مشهود انجام گیرد.
آیت الله فشارکی از همین تردید و تشکیک تیمورتاش دچار تحیر می شود و فردا صبح راهی اصفهان می گردد. ولی از سوی دیگر آیت الله حاج آقا نورالله مسجدشاهی که هم از ثروتمندان بنام و نافد الحکم در اصفهان بود و هم مردی روشنفکر و طرفدار مشروطه بوده قبل از اینکه از اصفهان راهی قم شود، در جمعی گفته بود سران مملکت باید بدانند، ما آن خری را که به پشت بام بردیم فرود خواهیم آورد و قصد مقاومت در قم را داشت.
در این گیر و دار آیت الله حاج آقا نورالله مسجدشاهی دچار عارضه و کسالت شدید شد به طوری که از مرکز طبیب مخصوص برای مدارای ایشان به قم می آید، ولی معالجات مؤثر واقع نشد و بدورد حیات گفت. پس از این دو واقعه بقیه علما درنگ را جایز نشمرده و هریک به طرف بلاد خود بدون اینکه نتیجه مثبتی به دست آوردند حرکت کردند.
برگرفته از کتاب فقیه موسس صفحات 591 تا 596
حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی صدسالگی حوزه تیمورتاش آیت الله فشارکی رضاشاه حائری یزدی فقیه موسس
همرسانی






مطالب مرتبط
- تأملاتی در احتیاطات حاج شیخ عبدالکریم حائری
- نقش حوزه علمیه قم در قانونگذاری، پیش از انقلاب اسلامی
- آیتالله بروجردی به روایت دانشنامه ایرانیکا
- شیخ عبدالکریم حائری: اگر در فرانسه یا انگلستان بودم حتما در سیاست دخالت میکردم!
- نفوذ ساواک به جلسه سری روحانیون مبارز
- مهدوی کنی: موضعگیریهای علامه طباطبایی موجب نارضایتی طلاب انقلابی شده بود
- وقتی حاج شیخ «قانون مدنی» را دید گفت: اینکه همان فقه ماست، فقط شما بهجای «مسئله» از واژه «ماده» استفاده کردهاید
- سهگانهای برای شناخت چهره های موثر حوزه علمیه
جدیدترین مطالب
15 دیماه در گذر تاریخ

نظر شما