حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی
ناگفته هایی از سلوک علمی و اجتماعی آیت الله سید صدرالدین صدر
سید صدرالدین صدر، وصی شیخ عبدالکریم و پدر معنوی فداییان اسلام
همینطور است. اولا آقای صدر، یک شخصیت محترمی در جامعه متنفِّذ آن روز ایران داشتند، که اگر من هم جای آقای حائری بودم، برای اداره حوزه بعد از خودم، آقای صدر را انتخاب می کردم
شیخ عبدالکریم حائری: اگر در فرانسه یا انگلستان بودم حتما در سیاست دخالت میکردم!
از آنجایی که ایران کشور ضعیفی است و پیوسته تحت فشار و استعمار کشورهای قدرتمندی چون روس و انگلیس می باشد، امکان دارد سیاست ها و خطوط سیاسی که در ایران وجود دارد، از سوی این قدرت های استعماری ترسیم شده باشد و کسانی که در سیاست دخالت می کنند امکان دارد ملعبه دست این قدرت ها بوده و نا آگاهانه آب به آسیاب دشمن بریزند.
ماجرای درخواست آیت الله بروجردی از آیت الله خوانساری برای حضور در تهران!
آیت الله بروجردی: از شما استدعا دارم به تهران بروید
آیت الله خوانساری میفرمایند که من رو به آیت الله بروجردی کردم و پرسیدم که به من امر میفرمایید؟ مرحوم آیت الله بروجردی با همان تأدب و روی اصول فرمودند: نه خیر من از شما استدعا میکنم.
گزارش کاشف الغطا از منابع مالی حوزه در زمان شیخ عبدالکریم حائری
کنار درب صحن کھن یک مدرسه ی قدیمی بزرگ پر از طلبه بود؛ یکی از درهایش به صحن کهن باز می شود.مقداری کتاب خطی با یک درس گاه دارد که جناب حجت، حاج شیخ عبدالکریم حائری أیده الله در آن درس می گوید.
«جستارهایی در اندیشه و عمل موسس حوزه علمیه قم» در گفتوشنود با زندهیاد دکتر عبدالحسین حائری
شیخ عبدالکریم حائری: میدانم که به دلیل وارد نشدن به سیاست، بدنام خواهم شد
به شیح می گفتند چرا مبارزه نمیکند؟ چرا تلگراف نمیزند؟ چرا مثل کاری که علما در مشهد کردند، در قم هم انجام نمیشود؟ منظورشان قضایای مسجد گوهرشاد و دستگیری عدهای از علما بود. اما ایشان به این نوع حرکتها اعتقادی نداشت.
روایتی از نقش سید محمد فاطمی قمی در تدوین قانون مدنی ایران
وقتی حاج شیخ «قانون مدنی» را دید گفت: اینکه همان فقه ماست، فقط شما بهجای «مسئله» از واژه «ماده» استفاده کردهاید
همّ نویسنده قانون مدنی بر آن بوده که ساختار قانون مدنی بر مبنای فقه امامیه پیریزی گردد. بدینسان، شکل و تقسیمبندی کلی را از قانون مدنی فرانسه اقتباس کرده، اما محتوی را بر اساس فقه امامیه تهیهکرده است. تأثیر فقه امامیه بر قانون مدنی به حدی است که برخی اساتید بهدرستی، آن را «فقه فارسی» نامیدهاند.
خاطره ای از سیدعلی محقق داماد:
آقای مسجدشاهی گفت قم جای ما نیست، نمیتوانیم با اینطور زندگی بسازیم!
حاج شیخ از هر کسی که صلاحیتش را داشت، برای ماندن در قم و تقویت حوزه دعوت میکرد. برای اینکه بنیاد حوزه محکم شود. آشیخ محمدرضای مسجدشاهی آمد و یک مدتی هم در قم ماند. بعد یک مرتبه رها کرد و رفت اصفهان. از ایشان پرسیدند چرا قم را رها کردی و رفتی اصفهان؟ جواب نمیداد و علتش را نمیگفت.
ماجرای یک عکس!
آقای حاج شیخ تمایلی نسبت به عکس گرفتن ندارد چون معتقد به خودنمایی نیست
مرحوم شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه قم، علاقهای به اینکه سوژه عکسِ عکاسها باشد نداشت، به همین خاطر عکسهای کمی از ایشان به یادگار مانده است. یکی از مجموعه عکسهای آن مرحوم، مربوط به کلنگزنی بیمارستانی در شهر قم در آخرین روز اسفندماه 1309 است که یکی از تصاویرش، خیلی مشهور و دیگری مهجور است. روزنامه اطلاعات در گزارشی که سیام فروردینماه 1310 از حضور زعیم حوزه علمیه قم در این مراسم آورده،...
شیخ عبدالکریم حائری: با اعتراض مخالفتی ندارم اما ...
پس از چند روز تیمورتاش وزیر مقتدر آن روزگار به اتفاق دو سه تن از رجال دولت از تهران به قم و به مدرسه فیضیه که محل اجتماع علما بوده است می رود. ضمنا رئیس تلگرافخانه قم را نیز به خود همراه می کند، وقتی به حضور علما می رسد می گوید اعلیحضرت و دولت مرا فرستاده اند تا ببینم علمای اعلام چه مطالبی دارند تا تأمین کنیم.
شیخ عبدالکریم نمی خواست حوزه با پول سرمایهدارها اداره شود
دفعه اول که به اراک آمدم به دعوت عده ای از ثروتمندان این شهر آمدم. آنها از میرزای شیرازی خواستند و من آمدم. خوشم نمی آمد که زیر فرمان آنها باشم. دلم می خواست مستقل باشم و حوزه مستقلی داشته باشم.